چگونگی طلاق زن روانی

چگونگی طلاق زن روانی

چگونگی طلاق زن روانی

شاید این سوال برای شما نیز به وجود آمده باشد که آیا طلاق زن روانی امکان پذیر است؟ قبل از پاسخ به این سوال باید به این نکته اشاره کنیم که تشکیل خانواده یکی از مهمترین وقایع زندگی هر فرد می باشد. در واقع دختر و پسر با تکیه بر عشقی که بین آنها وجود دارد، تصمیم به ازدواج می گیرند اما همیشه شرایط وفق مراد ما پیش نمی رود. در نتیجه ممکن است، اختلافات یا مشکلاتی به وجود آید که زوجین را به سمت طلاق سوق دهند. به همین دلیل قانونگذار همواره توجه ویژه ای به طلاق داشته است. چرا که نه تنها با آبروی افراد در ارتباط می باشد، بلکه در زمره دعاوی خانوادگی نیز قرار می گیرد. یکی از این قوانین و مقررات، طلاق زن روانی می باشد که در این مقاله قصد داریم، به طور تفصیلی با آن آشنا شویم. پس با یکی دیگر از مجموعه مقالات موسسه حقوقی وکلای تلفنی همراه باشید.

 

 

 

هزینه مشاوره حقوقی

 

تعریف طلاق از زبان وکیل

اولین قدم قبل از بررسی طلاق زن روانی آشنایی با تعریف طلاق از نظر حقوقدانان می باشد. هنگامی که کلمه طلاق را در لغتنامه ها وارد می کنیم با معانی متفاوتی نظیر آزاد کردن، رها کردن و جدا شدن مواجه می شویم. همچنین همه ما به خوبی با معنا و مفهوم طلاق آشنا هستیم. در نتیجه عرف، طلاق را اینگونه معنی می کند: «اگر زن و شوهر بخواهند به ازدواج خود پایان دهند و از یکدیگر جدا شوند، باید از یکدیگر طلاق بگیرند» اما سوالی که به وجود می آید، این است که آیا معنای عرفی طلاق با معنای حقوقی آن یکسان است؟ پاسخ این سوال قطعاً مثبت است. دکترین حقوقی و وکلا، طلاق را اینگونه تعریف کرده اند: «طلاق همان انحلال ازدواج دائم می باشد که با در نظر گرفتن شرایط خاصی از جانب مرد یا وکیل او انجام می گیرد». پس نکته ای که در این تعریف نهفته می باشد، این است که طلاق، مخصوص ازدواج دائم است، نه ازدواج موقت.

به علاوه باید به این نکته اشاره کنیم که طلاق دارای دو نوع طلاق رجعی و طلاق بائن می باشد که توضیح تفصیلی آنها از حوصله این بحث خارج است.

 

دلایل محکمه پسند طلاق زوجه

همانطور که می‌دانید طلاق حق مرد است و به عبارتی اصولاً زن، حق طلاق ندارد. مگر اینکه این حق در زمان ازدواج به وی داده شده باشد. حال اگر زنی حق طلاق نداشته باشد، آیا زن می تواند از همسرش طلاق بگیرد؟ پاسخ این سوال مثبت است. قانونگذار برای طلاق از جانب زوجه شروطی را مطرح کرده است. در واقع زن اگر بتواند دلایل محکمه پسندی را به دادگاه ارائه دهد، می تواند از همسرش طلاق بگیرد.

دلایل محکمه پسند طلاق از جانب زوجه عبارتند از:

  • ثابت کردن تحقق یکی از شروط ۱۲ گانه ضمن عقد: برخی از این شروط عبارتند از: ترک نمودن زندگی مشترک توسط شوهر، ندادن نفقه به مدت شش ماه، ازدواج مجدد شوهر بدون اجازه زوجه و ... .
  • اثبات عسر و حرج زن: اگر زن بتواند ثابت کند که ادامه زندگی با همسر ممکن است، جان، مال یا آبروی وی را خدشه دار نماید، می تواند از شوهرش طلاق بگیرد. از جمله مصادیق عسر و حرج می توان به اعتیاد مرد، ترک زندگی توسط شوهر و سوء رفتار وی اشاره داشت.

در واقع بهتر است، برای طلاق از جانب زوجه با مشاوران ما مشاوره حقوقی طلاق داشته باشید.

 

 

 

دادخواست طلاق از جانب زوج 
دلایل محکمه پسند طلاق 
مشاوره حقوقی طلاق
مشاوره حقوقی خانواده 
درباره ما 

 

دادخواست طلاق از جانب زوج

قدم بعدی برای آشنایی با طلاق زن روانی، بررسی دادخواست طلاق از جانب زوج می باشد. همانطور که می دانید، ماده ۱۱۳۳ قانون مدنی، حق طلاق را مخصوص مرد دانسته است. به عبارتی مرد می تواند بدون هیچ مشکلی زن خود را طلاق دهد. البته به شرط آنکه مهریه را بپردازد. در گذشته این کار آسان تر انجام می شد اما امروزه قانونگذار در تمامی موارد طلاق به جز طلاق توافقی، زوج را ملزم دانسته تا ابتدا گواهی عدم امکان سازش دریافت کند و سپس برای جاری شدن صیغه طلاق به دفترخانه ها مراجعه نماید. پس زوج در ابتدا باید دادخواست طلاق را به دادگاه تقدیم نماید. از آنجایی که نگارش این دادخواست بسیار تخصصی است، بهتر است برای انجام این کار با بهترین وکیل طلاق، مشاوره حقوقی انلاین رایگان داشته باشید.

 

چگونگی اثبات روانی بودن زوجه

اکنون باید به سراغ طلاق زن روانی برویم. در ابتدا باید به این نکته اشاره کنیم، از آنجایی که حق طلاق با مرد است، وی اصولاً برای طلاق زن روانی خود نیاز به اثبات موضوعی ندارد اما گاهی اوقات ممکن است، وی حق طلاق را به همسرش داده باشد. در این شرایط زوج باید ابتدا روانی بودن همسر خود را ثابت کند. برای این کار، زوج بایستی یک درخواست مبتنی بر بررسی بیماری روانی زوجه، تنظیم و به دادگاه تقدیم نماید. دادگاه این درخواست را توسط مراکز روانشناسی و پزشکی بررسی می کند و حکم مقتضی صادر می نماید. اگر زوجه، روانی شناخته شد، حال زوج بایستی پس از مشخص کردن مهریه و نفقه، دادخواست طلاق خود را به دادگاه ارائه دهد. از آنجایی که این کار بسیار تخصصی و زمانبر است، بهتر است با بهترین وکیل طلاق، مشاوره حقوقی تلفنی داشته باشید.

 

 

طلاق دادن زن روانی

 

مهریه زن در صورت اثبات روانی بودن

یکی از متداول ترین سوالاتی که متقاضیان طلاق زن روانی از مشاورین موسسه حقوقی وکلای تلفنی می پرسند، این است که آیا با اثبات روانی بودن همسرمان می توانیم، مهریه را به اون ندهیم؟ پاسخ این سوال منفی است. این مسئله که زوجه دارای مشکلات روانی باشد، هیچ تاثیری بر روی مهریه و نفقه نخواهد داشت. در واقع پرداخت مهریه و نفقه از وظایف مرد می باشد. پس اثبات روانی بودن زوجه تاثیری بر عدم پرداخت نفقه ندارد.

 

 


سوالات متداول

نظرات

صغری

زندگی‌ام را با مشورت با یک وکیل باسواد نجات دادم،اسمم صغری است. ۴۶ ساله‌ام و ساکن شهرری در تهران سه فرزند دارم و شاید تصور کنید در این سن دیگر نباید دچار بحران‌های این‌چنینی شوم، اما متأسفانه زندگی من مسیری متفاوت داشت. همسرم، احمد، سال‌ها با من زندگی کرد؛ کسی که در ظاهر همه او را مردی آرام و مؤمن می‌دانستند، اما من فقط می‌دانم پشت درهای بسته خانه‌مان چه می‌گذشت سال‌ها بود که احمد با مشکلات روحی دست‌و‌پنجه نرم می‌کرد، اما همیشه آن‌ها را پنهان می‌کردیم. در ابتدا با عصبانیت‌های گاه‌به‌گاه و بی‌خوابی آغاز شد. بعد کم‌کم دچار توهم شد. می‌گفت صداهایی در خانه هستند. باور داشت که من با نیروهای غیبی ارتباط دارم! حتی بچه‌ها را هم متهم می‌کرد که جاسوس‌اند. چند بار با چاقو دنبال پسرم افتاد. دلم برای احمد می‌سوخت… اما دلم بیشتر برای خودم و بچه‌ها می‌سوخت ما در یک خانه قدیمی زندگی می‌کردیم. شب‌ها دیگر خواب به چشم‌مان نمی‌آمد. یکی از پسرهایم مدرسه‌اش را رها کرد. دخترم شب‌ها کابوس می‌دید. چندین‌بار خواستم احمد را درمان کنم، اما او می‌گفت همه ما دچار توهم شده‌ایم و خودش سالم است. در آخرین مرحله، پلیس و اورژانس اجتماعی وارد ماجرا شدند با راهنمایی یک مددکار، به فکر طلاق افتادم اما می‌ترسیدم من زن سن‌و‌سال‌دار بودم، بی‌درآمد و با سه فرزند. جامعه هم راحت قضاوت می‌کرد. اما آن شب که دخترم با گریه گفت: مامان، من دیگه نمی‌خوام بابا رو ببینم»، دلم شکست. گفتم: یا حالش خوب می‌شه، یا ما باید از این زندگی بریم در اینترنت به دنبال راهکار بودم که به مقاله‌ای از سایت Vakiltel.org رسیدم: طلاق از همسر مبتلا به بیماری روانی حس کردم این نوشته را برای من نوشته‌اند. تمام سوالاتی که ذهنم را درگیر کرده بود، پاسخ داشت. از اینکه چگونه اثبات کنیم، چه مدارکی لازم است، تا حتی راه‌های گرفتن حضانت و کمک‌های حمایتی قانونی تماس گرفتم با شماره مشاوره حقوقی که در سایت بود. پس از مشاوره اولیه، با یک وکیل پایه یک دادگستری در تهران آشنا شدم؛ زنی باسواد، صبور و دلسوز. او با آرامش به من گفت: خانم صغری، حق شما و فرزندانتان، آرامش است؛ نه ترس با کمک او، مدارک روان‌پزشکی احمد را جمع کردیم. حتی گزارش‌های اورژانس اجتماعی و شهادت همسایه‌ها را هم ضمیمه پرونده کردیم. او طوری لایحه‌ای حرفه‌ای و دقیق نوشت که در جلسه دادگاه، قاضی تحت‌تأثیر قرار گرفت و با صدای بلند گفت: این زن قهرمان زندگی بچه‌هایش است رأی طلاق با حضانت کامل به من داده شد. حتی توانستیم برای دریافت کمک‌هزینه درمان همسر سابقم از سوی نهادهای دولتی اقدام کنیم. وکیلم تمام این مسیر را با من آمد. او نه‌تنها وکیل باسواد و با تجربه‌ای بود، بلکه به من یاد داد چطور در برابر جامعه و قضاوت‌ها بایستم امروز، زندگی آرامی داریم. پسرم دوباره به مدرسه برگشته، دخترم بدون کابوس می‌خوابد، و من با تمام سختی‌ها، از تصمیمی که گرفتم پشیمان نیستم. اگر آن مقاله را نمی‌دیدم، اگر آن مشاوره حقوقی را نمی‌گرفتم، شاید هنوز در جهنم زندگی می‌کردیم. از ته دل از Vakiltel و آن وکیل با تجربه در تهران ممنونم. به همه زنانی که مثل من در تردید هستند می‌گویم: نترسید، به قانون تکیه کنید، به انسانیت اعتماد کنید. گاهی رهایی از ظلم، نه پایان، که آغاز یک زندگی سالم است.


الهام

انتخابم بین دل‌سوزی و نجات دخترم بود،من الهام هستم. اهل بابل زنی ۳۳ ساله با دختری ۷ ساله به نام ریحانه. وقتی ازدواج کردم، فکر نمی‌کردم روزی مجبور باشم برای محافظت از فرزندم، از مردی که روزی عاشقش بودم، جدا شوم. اما زندگی چیزی جز آزمون نیست، مخصوصاً وقتی پای بیماری روانی وسط باشد. همسرم، احسان، در سال‌های اول زندگی‌مان مردی مهربان و مسئولیت‌پذیر بود اما از وقتی از محل کارش اخراج شد، همه‌چیز عوض شد به یکباره در خودش فرو رفت. بی‌حوصله، منزوی و پرخاشگر شد ابتدا همه چیز را به استرس شغلی ربط دادم اما کم‌کم نشانه‌هایی بروز داد که برایم نگران‌کننده بود: توهمات شنیداری، فریادهای نیمه‌شب، شک به همه. او بارها مرا متهم به خیانت کرد، بدون هیچ دلیلی. مدام موبایلم را چک می‌کرد، حتی با فامیل هم نمی‌گذاشت حرف بزنم. یک بار با چاقو جلوی آینه ایستاد و گفت: «اونا دارن منو کنترل می‌کنن!» آن لحظه حس کردم ریحانه‌ام در خطر است. بارها تلاش کردم درمانش کنم. روان‌پزشک گفت اختلال روانی پیشرفته دارد و باید دارو مصرف کند، اما او درمان را انکار می‌کرد. می‌گفت همه اینها توطئه من است برای طلاق. اما من اصلاً قصد جدایی نداشتم… تا آن شبی که صدای گریه‌ی بی‌وقفه‌ی ریحانه، مثل چاقو قلبم را شکافت. او مادرش را در حال شکستن ظروف دیده بود و با وحشت پنهان شده بود. آن شب تصمیمم را گرفتم. از شدت ترس و سردرگمی، ساعت‌ها در اینترنت دنبال راهکار می‌گشتم تا اینکه مقاله‌ای با عنوان «طلاق از همسر مبتلا به بیماری روانی» را در سایت وکیل تلفنی دیدم. هر جمله‌اش آرامم می‌کرد. بعد از خواندن آن مقاله، به بخش مشاوره حقوقی تماس گرفتم. صدایی آرام و حرفه‌ای گفت: الهام جان، اول باید از نظر قانونی خودت و دخترت را ایمن کنی. ما در این مسیر کنارت هستیم. من را به یک وکیل پایه یک دادگستری در مازندران معرفی کردند؛ کسی که نه‌تنها وکیل با تجربه و باسواد بود، بلکه واقعاً شنونده و دلسوز بود. او به من گفت: «طلاق در چنین شرایطی نه گناه است، نه خودخواهی؛ این نجات است.» همه مدارک پزشکی احسان را جمع کردیم. درخواست ارجاع به پزشکی قانونی، شهادت همسایه‌ها، گزارش‌های اورژانس اجتماعی… همه با دقت و ظرافت حقوقی تنظیم شد. جلسه دادگاه در بابل برگزار شد. با وجود فشار روانی زیاد، وکیلم آن‌چنان دفاع منطقی و انسانی از من کرد که قاضی گفت: خانم، شما کار بزرگی انجام داده‌اید دخترتان به شما افتخار خواهد کرد حکم طلاق صادر شد. حضانت ریحانه به من سپرده شد. ملاقات پدرش محدود به حضور همراه با مراقب در محیط کنترل‌شده شد. وکیل حتی کمکم کرد تا از طریق بهزیستی برای حمایت درمانی همسر سابقم اقدام کنم. الان بعد از یک سال، هنوز دلم برای احسان می‌سوزد. ولی نه به اندازه دل‌سوزی برای ریحانه که بالاخره امشب با خیال راحت خوابید. من از تصمیمم مطمئنم وکیل مازندران که با او مشورت کردم، به من یاد داد که در دل بحران، باید به قانون و انسانیت تکیه کرد. ممنونم از تیم وکیل تلفنی و مشاوره حقوقی‌شان. اگر مقاله آن‌ها و همراهی آن وکیل باسواد و با تجربه نبود، شاید امروز دخترم هنوز با ترس از خواب می‌پرید


سیروس

وقتی حفظ زندگی دخترم مهم‌تر از همه‌چیز شد من سیروس‌ام. اهل ساری در استان مازندران. مهندس عمرانم و شاید برای خیلی‌ها مردی با زندگی آرام و بی‌دغدغه به نظر برسم. اما فقط خودم می‌دانم چند سال از عمرم را با درد و ترس سپری کردم. و بدتر از آن، دیدن ترس در چشم‌های دختر کوچکم، نازنین بود. همسرم، نیلوفر، از سال سوم ازدواج‌مان تغییر کرد. ابتدا فکر می‌کردم افسرده شده. اما کم‌کم رفتارهایش غیرقابل‌پیش‌بینی شد. گاهی ساعت‌ها به یک نقطه خیره می‌ماند. بعضی شب‌ها بدون دلیل جیغ می‌زد. یک بار هم بچه را با لباس خواب به کوچه برد، چون تصور می‌کرد خانه در حال آتش گرفتن است. او مبتلا به اختلال اسکیزوافکتیو بود. روان‌پزشک گفت این بیماری ترکیبی از افسردگی شدید و توهمات است. دارو می‌دادند، اما نیلوفر هیچ‌وقت آن را ادامه نمی‌داد. می‌گفت همه ما دشمنش هستیم. حتی تصور می‌کرد من قصد دارم او را مسموم کنم. نمی‌دانید چقدر سخت بود… من تمام تلاشم را برای حفظ زندگی‌ام کردم. اما وقتی دیدم یک روز دخترم در را به روی خودش قفل کرده تا از مادرش فرار کند، دیگر نتوانستم سکوت کنم. در اینترنت دنبال راهکار بودم پر از ابهام، پر از ترس از قضاوت ناگهان چشمم به مقاله‌ای در سایت Vakiltel.org افتاد: طلاق از همسر مبتلا به بیماری روانی، تا آن لحظه تصور می‌کردم هیچ‌کس شرایط من را درک نمی‌کند. اما آن مقاله مثل نوری در تاریکی بود ،ساده، انسانی، دقیق و کاملاً قانونی. با شماره‌ای که در انتهای مقاله برای مشاوره حقوقی گذاشته بودند تماس گرفتم. خیلی محترمانه راهنمایی‌ام کردند و با یک وکیل پایه یک دادگستری در ساری که سابقه‌ای درخشان در پرونده‌های خانوادگی داشت، آشنا شدم. آن وکیل، واقعاً وکیل باسواد و با تجربه‌ای بود. وقتی مدارک پزشکی نیلوفر را دید، گفت: شما تا امروز بیش از توان‌تان مقاومت کرده‌اید با همکاری ایشان، درخواست بررسی پزشکی قانونی و لایحه‌ی اثبات عسر و حرج تنظیم شد او حتی به من یاد داد که چطور احساساتم را در لایحه بنویسم، نه فقط مستندات خشک. جلسه دادگاه برگزار شد صدای لرزان دخترم هنگام شهادت دادن، قلبم را شکست. اما قاضی که به خوبی شرایط را درک می‌کرد، پس از مشورت با کارشناسان و بررسی مدارک، رأی طلاق صادر کرد نازنین را به من سپردند و برای نیلوفر نیز قیم تعیین شد شاید کسی بگوید علی، تو فرار کردی اما من نجات دادم. نازنینم را از شب‌های وحشت، از جیغ‌های نیمه‌شب، از مادر بی‌دارو و بی‌درمان الان زندگی‌ام ساده اما آرام است. نیلوفر همچنان تحت نظر پزشک است. من برایش دعا می‌کنم. اما از تصمیمی که گرفتم، پشیمان نیستم اگر دوباره برگردم به همان نقطه، باز هم به وکیل با تجربه مازندران اعتماد می‌کنم کسی که در میان آن همه شک، ترس و درد، من را به مسیر قانون و آرامش هدایت کرد ممنون از Vakiltel که در این مسیر کنارم بودند. هیچ‌وقت فکر نمی‌کردم یک مشاوره حقوقی تلفنی بتواند انقدر زندگی‌ام را تغییر دهد.


نسرین

گاهی تنها راه نجات، طلاق است… حتی اگر دلت شکسته باشد,من نسرینم. اهل تهران. زن ۳۸ ساله‌ای که وقتی این یادداشت را می‌نویسد، هنوز صدای لرزان دختر ۵ ساله‌اش در گوشش می‌پیچد: مامان، بابا چرا داد می‌زد؟… سوالی که جوابی برایش نداشتم. همسرم، آرش، در ظاهر یک مرد آرام، مهربان و ساکت بود. اما از سال دوم زندگی مشترک، علائم عجیبی در رفتارهایش پیدا شد. گاهی شب‌ها بیدار می‌ماند و با کسی که وجود نداشت حرف می‌زد. یک‌باره از خانه بیرون می‌رفت، یا گاهی فکر می‌کرد من به او خیانت می‌کنم… درحالی‌که من فقط کارمند ساده‌ای بودم. او بارها بستری شد. روان‌پزشکان تشخیص اسکیزوفرنی پارانوئید دادند. مصرف دارو برایش سخت بود، مدام فراموش می‌کرد، یا اصلاً نمی‌پذیرفت بیمار است. بارها در خانه وسایل را شکست. یک‌بار حتی دستش را برید چون فکر می‌کرد تحت کنترل امواج است. من صبور بودم. خیلی صبور. اما نقطه پایان آن شب زمستانی بود که دخترم ترانه از شدت ترس در کمد پنهان شده بود. آرش با فریاد می‌گفت: «باید از این خانه فرار کنیم، پلیس دنبال ماست!» آن شب، برای اولین‌بار به خودم گفتم: نسرین، دیگر بس است. تو باید برای ترانه قوی باشی. اگر بمانی، زندگی او را هم تباه می‌کنی. از ترس قضاوت‌ها، مدتی در تردید ماندم. اما با خودم صادق شدم. بعد از جستجوهای فراوان، مقاله‌ای در سایت Vakiltel.org خواندم: طلاق از همسر مبتلا به بیماری روانی. مقاله‌ای که انگار تمام دردهای من را می‌دانست. جملاتش پر از آرامش و واقع‌گرایی بود. برای اولین‌بار احساس کردم کسی من را درک کرده است. شماره مشاوره حقوقی کنار مقاله را گرفتم. زنی خوش‌برخورد و صبور پاسخ داد. از من خواست شرایط را توضیح دهم. سپس من را به یکی از بهترین وکیل‌های پایه یک دادگستری در تهران معرفی کرد. این وکیل باسواد و با تجربه، انسانی فرهیخته بود. گفت: طلاق از همسر بیمار، فرار از مسئولیت نیست. محافظت از کودک و خودتان است. او برای من وقت گذاشت. تمام مدارک پزشکی آرش را بررسی کرد. برای ارجاع به پزشکی قانونی اقدام کرد و همچنین درخواست قیمومت موقت برای دخترم داد. همه‌چیز با دقت و حساسیت انجام شد. برایم مهم بود که ترانه در آرامش بزرگ شود. حتی ملاقات‌های پدرش را هم با شرط حضور مادر بزرگش تنظیم کردند. وقتی در دادگاه حاضر شدیم، وکیلم با لحنی کاملاً حرفه‌ای و انسانی دفاع کرد. قاضی تأثیر گرفت. هم از استدلال‌های دقیقش، هم از مدارک. حکم طلاق با رعایت تمام حقوق انسانی و قانونی صادر شد. دیگر نه صدایی بلند بود، نه ترسی در دل دخترکم. الان یک سال از آن روز گذشته. آرش هنوز تحت درمان است. من دعا می‌کنم خوب شود. اما دیگر با احساس گناه زندگی نمی‌کنم. چرا؟ چون مشورت با وکیل با تجربه، باسواد و دلسوز، به من یاد داد که می‌شود هم انسان بود، هم تصمیم قاطع گرفت. اگر شما هم مثل من هستید، گرفتار رابطه‌ای آمیخته با ترس، درد و بلاتکلیفی، شک نکنید. از یک مشاوره حقوقی استفاده کنید. با یک وکیل پایه یک دادگستری مشورت کنید. شاید همان تصمیمی که امروز سخت به نظر می‌رسد، فردا نجات‌بخش شما و فرزندانتان باشد. از Vakiltel و تیمشان، صمیمانه ممنونم.


مهنا

تصمیم سختی که با کمک یک وکیل باسواد گرفتم,اسم من مهناست، ساکن نور مازندران. اگر کسی چند سال پیش به من می‌گفت روزی در دادگاه خانواده برای طلاق از مردی که روزی دوستش داشتم، گریه می‌کنم، هرگز باور نمی‌کردم. اما زندگی همیشه طبق خواسته‌های ما پیش نمی‌رود. همسرم، پیمان، در اوایل ازدواج مرد مهربانی بود. همه‌چیز خوب پیش می‌رفت تا زمانی که رفتارهای عجیب و غیرقابل‌پیش‌بینی‌اش شروع شد. پرخاشگری‌های ناگهانی، توهمات، بی‌خوابی و دوره‌هایی از افسردگی عمیق. من نمی‌دانستم باید چه کنم. خانواده‌اش همیشه سعی می‌کردند موضوع را پنهان کنند. ولی من که شب و روز با او زندگی می‌کردم، می‌دیدم حالش خوب نیست. او چندین‌بار بستری شد. روان‌پزشکان تشخیص اختلال دو قطبی دادند و تأکید کردند که او باید تا پایان عمر تحت درمان باشد. اما پیمان درمان را جدی نمی‌گرفت. داروهایش را نمی‌خورد و بعضی شب‌ها با چاقو وسط خانه راه می‌رفت. بچه‌مان، سپهر، مدام با ترس زندگی می‌کرد. تا اینکه یک شب همه‌چیز تمام شد. سپهر که فقط ۶ سالش بود، خودش را در حمام حبس کرد چون پدرش فکر می‌کرد مأموران امنیتی دنبالش هستند و او را تعقیب می‌کنند. آن شب تصمیم گرفتم دیگر ادامه ندهم. اما وجدانم نمی‌گذاشت. اگر او بیمار است، پس گناهی ندارد… این فکرها مثل خوره ذهنم را می‌خورد. در اینترنت دنبال راه‌حل بودم تا اینکه مقاله‌ای با عنوان «طلاق از همسر مبتلا به بیماری روانی» را در سایت Vakiltel.org پیدا کردم. مقاله دقیق، روشن و بدون قضاوت نوشته شده بود. انگار برای دل من نوشته بودند. همانجا بود که با شماره‌ای که پایین مقاله برای مشاوره حقوقی گذاشته بودند تماس گرفتم. خانمی با صدایی آرام و محترمانه پاسخ داد. بعد از چند سؤال، من را به یکی از بهترین وکلای پایه یک دادگستری در مازندران وصل کردند. او یک وکیل با تجربه، باسواد و واقعاً انسان‌دوست بود. اولین جمله‌اش هنوز در گوشم هست: «طلاق از یک بیمار روانی، نه ظلم است و نه فرار؛ گاهی تنها راه نجات کودک و خود شماست.» او تمام مراحل قانونی را برایم توضیح داد: گرفتن نظریه پزشکی قانونی، معرفی پیمان به پزشکی قانونی، دریافت حکم قیمومت و حتی بررسی حضانت فرزند. برایم مهم بود سپهر آسیب نبیند و در آرامش رشد کند. ما مدارک پزشکی پیمان را جمع‌آوری کردیم. وکیل من، که واقعاً یکی از دلسوزترین وکلای مازندران است، با دقت لایحه‌ای تهیه کرد که هم قانونی بود، هم انسانی. قاضی وقتی مدارک و شواهد را دید، گفت: خانم محترم، شما بیش از توانتان صبر کرده‌اید. رأی صادر شد. طلاق قانونی انجام شد. حضانت سپهر به من داده شد. حتی برای حق ملاقات پدرش، شرط نظارت و حضور شخص ثالث در نظر گرفته شد. همه‌چیز قانونی و منصفانه بود. الان بعد از گذشت یک سال، من و سپهر در آرامش زندگی می‌کنیم. البته هنوز هم دلم برای حال پیمان می‌سوزد. بیماری روانی گناه نیست، اما وقتی زندگی دیگران را به خطر می‌اندازد، باید برای حفظ سلامت روحی و جسمی خانواده تصمیم سخت گرفت. از صمیم قلب از موسسه Vakiltel و مشاوره حقوقی‌شان سپاسگزارم. اگر آن مقاله و آن وکیل باسواد در نور نبود، شاید هنوز در ترس و بلاتکلیفی می‌ماندم. مشورت با یک وکیل پایه یک دادگستری، نه‌تنها حق قانونی شماست، بلکه گاهی تنها چراغی‌ست که راهتان را روشن می‌کند.


mohamad sheykhi

ماده ۱۱۳۳ قانون مدنی، حق طلاق را مخصوص مرد دانسته است. به عبارتی مرد می تواند بدون هیچ مشکلی زن خود را طلاق دهد. البته به شرط آنکه مهریه را بپردازد. در گذشته این کار آسان تر انجام می شد اما امروزه قانونگذار در تمامی موارد طلاق به جز طلاق توافقی، زوج را ملزم دانسته تا ابتدا گواهی عدم امکان سازش دریافت کند و سپس برای جاری شدن صیغه طلاق به دفترخانه ها مراجعه نماید. پس زوج در ابتدا باید دادخواست طلاق را به دادگاه تقدیم نماید. در ابتدا باید به این نکته اشاره کنیم، از آنجایی که حق طلاق با مرد است، وی اصولاً برای طلاق زن روانی خود نیاز به اثبات موضوعی ندارد اما گاهی اوقات ممکن است، وی حق طلاق را به همسرش داده باشد. در این شرایط زوج باید ابتدا روانی بودن همسر خود را ثابت کند. برای این کار، زوج بایستی یک درخواست مبتنی بر بررسی بیماری روانی زوجه، تنظیم و به دادگاه تقدیم نماید. دادگاه این درخواست را توسط مراکز روانشناسی و پزشکی بررسی می کند و حکم مقتضی صادر می نماید. اگر زوجه، روانی شناخته شد، حال زوج بایستی پس از مشخص کردن مهریه و نفقه، دادخواست طلاق خود را به دادگاه ارائه دهد.


Alireza mohamadi

مباحثی از این دست در مسائل خانوادگی نیاز به مشورت دقیق و راهنمایی گام به گام مشاورین و متخصصین این حوزه دارد من به لطف یک دوست با شما آشنل شدم و خواستم سپاسگزار تمام مدتی باشم که منو قدم به قدم همراهی کردید و دوستانه در طی این پرونده سخت همراهم بودید موفق باشید


مهدیه کارگر

با سلام چیزی ممنونم از وقتی که میزارید و این مطالب خوب فراهم میکنید من سوالم این بود آیا همسرم با اثبات بیماری افسردگی من می تونه مهریه مو نده ک متوجه شدم که در هر صورت باید پرداخت کنن


بهنام رحمانی فرد

باسلام در مورد طلاق که انحلال ازدواج دائم به شمار می رود بایستی گفت که در قانون جمهوری اسلامی ایران حق طلاق با زوج می باشد و برای آنکه زوج بخواهد زوجه را طلاق دهد نیازمند دلایل محکمه پسند نمیباشد اما برعکس عکس اگر زوجه بخواهد طلاق بگیرد بایستی دلایل محکمه پسندی را به دادگاه ارائه دهد از جمله اینکه بایست یکی از شروط دوازده گانه در دادگاه ثابت شود،اما در این مقاله با اصطلاحی به نام طلاق زن روانی مواجه هستیم،همانطور که در ابتدا توضیح داده شد زوج هر زمان بخواهد می تواند زوجه را طلاق دهد و از این بابت نیازمند ثابت کردن موردی نمیباشد و به همین دلیل زوج می تواند زوجه روانی خود را طلاق بدهد اما گاهی اوقات زوج حق طلاق را به زوجه می دهد که در این صورت زوج بایستی با استنادات لازم و گواهی های معتبر روانی بودن زوجه خود را اثبات نماید و مبادرت به طلاق می نماید.


حسین سیفی

اشتباهی که در عرف جامعه تا حدی متداول شده این است که تصور میشود برخی موارد باعث ایجاد خلل در حقوق مالی زوجه خصوصا مهریه میشود اما باید توجه داشت غیر از برخی موارد آن هم در فسخ نکاح ، هیچ چیز حقوق مالی زوجه خصوصا مهر را خدشه‌دار نمیکتد


فاطمه موسوی نژاد

اگر زن به یک بیماری صعب العلاج یا بیماری های روانی دچار شود، مرد می تواند با پرداخت مهریه زن وی را طلاق دهد.البته مرد برای طلاق زن می بایست بیمار بودن همسر خود را برای مراجع قانونی اثبات کند. برای این کار مرد می بایست یک درخواست در رابطه با بیماری روانی همسر خود تنظیم کند و این درخواست از طریق مراکز پزشکی و روانشناسی بررسی و تایید گردد.


سپیده کرمی

درود حق طلاق در قانون و شرع اساسا با مرد است و برای طلاق نیازی به ارائه دلیل موجه هم نیست و در صورت اثبات بیماری زوجه هم حقوق مالی او مثل مهریه از بین نمی رود. بنابراین اگر زوجه دچار بیماری صعب العلاج شود یا دچار بیماری روانی گردد و طلاق به دلیل بیماری روانی همسر به درخواست زوج چون حق طلاق با شوهر است با پرداخت حقوق مالی زوجه و شرایطی که در قانون مقرر است، می تواند زوجه را از طریق دادگاه طلاق بدهد.


محمد مهدی احمدی

این نکته در راستای تکمیل مباحث فوق لازم است که زوج در هر صورت، حتی درصورت خیانت زوجه خویش بایستی حق و حقوق مالی وی اعم از مهریه و نفقه و... را پرداخت نماید به این دلیل که این حق زوجه بر ذمه زوج است و صرفا با پرداخت یا بذل از سوی زوجه بری می‌گردد.


ثبت دیدگاه شما

فرم درخواست مشاوره حقوقی

مطالب مرتبط

وکیل نفقه و حضانت مازندران

حقوق خانواده و مسائل مرتبط با نفقه و حضانت، از پیچیده ترین و حساس ترین موضوعات د

مشاوره حقوقی خانواده مازندران

خانواده بنیان اصلی جامعه محسوب می شود و حفظ آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است. ام

وکیل طلاق تلفنی مازندران

طلاق یکی از دشوارترین و پیچیده ترین مسائل حقوقی است که زوجین در طول زندگی مشترک

فوق تخصصی

جدول مشاوره حقوقی فوق تخصصی

مدت زمان مشاوره حقوقی اجرت (تومان) پرداخت
10دقیقه مشاوره حقوقی فوق تخصصی با وکیل پایه یک دادگستری 200,000 هزار تومان پرداخت آنلاین کارت به کارت
20 دقیقه مشاوره حقوقی تخصصی با وکیل پایه یک دادگستری 300,000 هزار تومان پرداخت آنلاین کارت به کارت
30 دقیقه مشاوره حقوقی فوق تخصصی با وکیل پایه یک دادگستری 350,000 هزار تومان پرداخت آنلاین کارت به کارت
60 دقیقه مشاوره حقوقی فوق تخصصی با وکیل پایه یک دادگستری 380,000 هزار تومان پرداخت آنلاین کارت به کارت
تخصصی

جدول مشاوره حقوقی تخصصی

مدت زمان مشاوره حقوقی اجرت (تومان) پرداخت
۱۰ دقیقه مشاوره حقوقی با کارموز وکالت 150,000 هزار تومان پرداخت آنلاین کارت به کارت
پاسخ به سوال حقوقی کمتر از 5 دقیقه 80,000 هزار تومان پرداخت آنلاین کارت به کارت
۲۰ دقیقه مشاوره با کارشناسان حقوقی 200,000 هزار تومان پرداخت آنلاین کارت به کارت
۳۰ دقیقه مشاوره حقوقی با کارموزان وکالت 260,000 هزار تومان پرداخت آنلاین کارت به کارت
۱ ساعت مشاوره حقوقی با وکیل 300,000 هزار تومان پرداخت آنلاین کارت به کارت
مشاوره حقوقی حضوری 1,000,000 هزار تومان پرداخت آنلاین کارت به کارت
مطالعه اوراق پرونده به همراه 5 دقیقه مشاوره حقوقی توسط وکیل 350,000 هزار تومان پرداخت آنلاین کارت به کارت
نگارش نامه ها و درخواست های اداری 500,000 هزار تومان پرداخت آنلاین کارت به کارت
ارزیابی وکیل پرونده حقوقی 1,000,000 هزار تومان پرداخت آنلاین کارت به کارت
محاسبه فوری دیه توسط وکیل 250,000 هزار تومان پرداخت آنلاین کارت به کارت
محاسبه فوری مهریه به نرخ روز 200,000 هزار تومان پرداخت آنلاین کارت به کارت