دادخواست چیست و چرا باید دادخواست دهیم

  یکی از مباحث مهم حقوقی و قضایی، بحث حقوق خانواده است . حقوق خانواده ابعاد و اشکال مختلف و متعددی دارد از قبیل دعاوی زوجین بابت طلاق، مهریه ،نفقه، تمکین، جهیزیه، بحث حضانت فرزند، نفقه اقارب، اثبات نسب و ... . موضوعی که بسیار سوال می شود و جای بحث و بررسی دارد این است که در مواقعی که موضوعات خانواده با توافق طرفین حل نمی شود و نیازمند تعیین تکلیف از طرف قانون و مقامات قضایی هستند چه باید کرد ؟ به کجا بروند ؟ آیا حتما باید درخواست کنند که به موضوعشان رسیدگی شود ؟ این درخواست باید شفاهی باشد یا کتبی ؟ از چه مرجعی باید درخواست کنند ؟ چه نکاتی را در درخواست خود باید رعایت کنند تا مبادا درخواست آن ها از طرف مرجع مربوطه رد شود ؟ تمام این موارد را قانونگذار برای ما روشن کرده است و راهکار برای ما پیش بینی نموده است .

طبق قانون آیین دادرسی مدنی برای اینکه هیچ دادگاهی به هیچ دعوا یا موضوعی رسیدگی نمی کند ، مگر اینکه شخص یا اشخاص ذینفع یا وکیل آن ها یا نماینده آن ها رسیدگی به دعوا را به صورت قانونی * درخواست * درخواست نموده باشند . با این تعریف مشخص شد که برای اینکه دادگاه به دعوا و بحث بین طرفین رسیدگی کند باید این موضوع درخواست شود و دادگاه خودش سر خود و بدون درخواست به موضوعی رسیدگی نمی کند . پس باید درخواست شود و این درخواست هم باید به همان نحوی که قانون تعیین کرده است تنظیم شود و تمام موارد و نکات در آن رعایت شده باشد

پس متوجه شدیم برای اینکه دادگاه به دعوای ما رسیدگی کند باید درخواست قانونی انجام دهیم . حال سوال این است که درخواست ما باید شفاهی باشد یا کتبی ؟ قطعا باید کتبی باشد . قانون گذار تکلیف کرده است که اگر می خواهید به دعوای حقوقی شما رسیدگی شود باید درخواست کتبی خود را به مرجع صالح تقدیم کنید تا دعوای شما مورد رسیدگی قرار گیرد. شما می توانید برای دریافت مشاوره حقوقی با شماره 02147625900 تماس بگیرید.

حال سوال این است که درخواست کتبی ما باید به چه شکل باشد و آیا باید فرمت خاصی داشته باشد یا نه اگر روی یک کاغذ هم بنویسیم کافی است ؟ چه مواردی را در درخواست خود باید ذکر کنیم ؟ طبق قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی این درخواست رسیدگی باید به صورت * دادخواست * باشد . دادخواست باید به زبان فارسی باشد ( یعنی به زبان خارجه یا به زبان سایر اقوام و قبایل نباشد ) و روی برگ های چاپی مخصوص نوشته شده باشد .سوال بعدی این است که در دادخواست باید چه نکاتی را رعایت کنیم ؟ باید ستون های دادخواست را به ترتیب و آنگونه که مشخص شده است تکمیل کنیم . نام و نام خانوادگی، نام پدر،  شغل و آدرس دادخواست دهنده ( خواهان ) و همینطور نام و نام خانوادگی، نام پدر،  شغل و آدرس طرف دعوا ( خوانده ) باید ذکر شود . باید خواسته و درخواست خود را به طور واضح و صریح قید کنیم که دادگاه بداند به چه موضوعی باید رسیدگی کند . این مورد یکی از حساس ترین موارد دادخواست است بنا بر این توصیه اکید می شود که در مورد تنظیم دادخواست حتما با یک وکیل متبحر در این خصوص مشاوره داشته باشید و حتی الامکان تنظیم دادخواست خود را به وی بسپارید . زیرا اگر درست تنظیم نشود دادخواست شما از طرف مقام قضایی رد خواهد شد . در ستون بعدی باید دلایل محق بودن خود را بنویسیم . به دادگاه بگوییم که این دلایل موجود است و طبق این دلایل ما محق هستیم . در نهایت در قسمت شرح دادخواست توضیحات تکمیلی و مفصل با ادبیات حقوقی مناسب برای مرجع صالح مینویسیم و بار دیگر درخواست خود را به صورت واضح مطرح می کنیم . لازم به ذکر است که موسسه وکلای تلفنی با سابقه ای درخشان و ممتاز در عرصه مباحث حقوقی و به ویژه حقوق خانواده و با جلب رضایت عمومی مردم – با در اختیار داشتن وکلای مجرب و دوره دیده حاضر به خدمت رسانی به صورت شبانه روزی و 24 ساعته حتی در ایام تعطیل به تمامی هم وطنان داخل یا خارج از کشور می باشد . برای دریافت مشاوره حقوقی تلفنی با شماره 09212242670 تماس بگیرید.

 دادخواست طلاق چیست و به چه نحو است؟

در گذشته برخی زوجین پس از ازدواج به دلیل عدم تفاهم یا سایر مشکلات تصمیم به جدایی میگرفتند اما در عصر حاضر به دنبال گسترش جوامع و تکنولوژی، ارتقای سطح توقعات زوجین از یکدیگر و همینطور مشکلات دیگر نظیر تورم سنگین حاکم بر جامعه و ...  موضوع طلاق و جدایی از اهمیت بسیار ویژه ای برخوردار شده به نحوی که یکی از رایج ترین و پر کاربرد ترین دعاوی در دادگاه ها بحث دعوای طلاق است . حال ممکن است تصمیم به طلاق و جدایی از جانب مرد باشد یا به صورت طلاق توافقی باشد و یا طلاق به درخواست زن به دلیل داشتن حق طلاق یا وجود عسر و حرج ( دشواری غیر قابل تحمل ) باشد .

این تصمیم و درخواست به هر نحو و از جانب هر یک از زوجین که باشد باید در قالب دادخواست مطرح شود و از دادگاه خانواده به صورت رسمی تقاضا شود که با رسیدگی های خود  و احراز عدم سازش گواهی عدم امکان سازش صادر نماید . حال سوال این است که در دادخواست طلاق باید چه موضوعاتی درج شود و این دادخواست را به کجا تحویل دهیم ؟ چگونه رسیدگی می شود؟  چه مدت زمان می برد تا ختم رسیدگی اعلام شود ؟ برای دریافت مشاوره حقوقی انلاین و رایگان در وبسایت وکلای تلفنی ثبت نام نمایید.

همانطور که عرض شد ممکن است تصمیم به طلاق و درخواست آن از جانب مرد باشد یا توافقی باشد و یا از جانب زن باشد که در هر یک از این حالات روند متفاوتی را شاهد خواهیم بود . طبق قانون مدنی، مرد می تواند با مراجعه به دادگاه تقاضای طلاق همسرش را بنماید . این بدان معنی است که مرد اصولا مختار خواهد بود که بدون دلیل خاصی هر زمان که خواست زن خود را طلاق دهد . در این مواقع مرد باید دادخواست خود را تنظیم و از طریق دفاتر خدمات قضایی تقدیم دادگاه خانواده محل سکونت همسرش ( زوجه) کند . در دادخواست در ستون خواهان باید نام و مشخصات خود را وارد کند و در ستون خوانده باید نام و مسخصات همسرش را وارد کند . در ستون خواسته ( که مهمترین ستون دادخواست است ) باید خواسته خود را به طور واضح و روشن بنویسد و اعلام کند که خواستار صدور گواهی عدم امکان سازش از دادگاه می باشد . در ستون دلایل نیز باید سند ازدواج خود و شناسنامه و کارت ملی خود و اگر دلیلی برای طلاق دارد آن دلایل را ذکر کند و در نهایت در قسمت شرح دادخواست به صورت کامل و خوانا و واضح درخواست خود را با ادبیات مناسب تقدیم دادگاه کند و زیر آن را نیز حتما باید امضا نماید . پس از تنظیم و تقدیم دادخواست پرونده از طریق معاون ارجاع به یکی از شعب دادگاه خانواده محل سکونت زن ( زوجه ) ارجاع می شود و آن شعبه یک روز را تعیین میکند و زن و شوهر را دعوت میکند تا به موضوع آن ها رسیدگی کند .

حال اگر زوجین خواستار طلاق توافقی باشند باید چه کنند ؟ باید ستون های مشخصات دادخواست به ترتیب تکمیل شود و در قسمت خواسته عبارت * صدور گواهی عدم امکان سازش ( طلاق توافقی )* درج شود و در قسمت دلایل حتما سند ازدواج و شناسنامه و کارت ملی زوجین نوشته و تقدیم دادگاه شود و در  شرح دادخواست نیز حتما این مورد را ذکر کنند که طبق سند ازدواج شماره ......... در تاریخ .......... به زوجیت یکدیگر درآمده و اکنون به دلیل مشکلاتی از قبیل ............. امکان ادامه زندگی در کنار یکدیگر را ندارند و خواستار صدور گواهی عدم امکان سازش و طلاق توافقی هستند.این نوع طلاق از ساده ترین و راحت ترین انواع طلاق است که در کوتاه ترین زمان ممکن امر طلاق و جدایی میسر خواهد شد و زوجین میتوانند پس از صدور گواهی عدم امکان سازش ( طلاق توافقی ) با مراجعه به دفترخانه نسبت به ثبت طلاق اقدام نمایند .

در بسیاری از مواقع مخصوصا در حال حاضر که به دلایل مختلف از قبیل معضلات بیکاری و مالی و اخلاقی و ...  سازگاری زوجین با یکدیگر کمرنگ تر شده و گاها نیز مشاهده می شود که درگیری های فیزیکی یا لفظی زیادی دارند زن دیگر توان ادامه زندگی مشترک را ندارد و خواستار جدایی و طلاق است . در این خصوص قانونگذار حق درخواست طلاق از سوی زن را محدود کرده است و زن آزادی که مرد در خصوص طلاق دارد را ندارد . طبق قانون مدنی زن تنها در برخی موارد حق دارد که طلاق و جدایی را از دادگاه درخواست کند:

 الف – در زمان ازدواج ضمن سند نکاحیه شرط حق طلاق را کرده باشد ( یعنی شرط کرده باشد که حق طلاق دارد ) .

 ب – شوهر به زن نفقه پرداخت نکند و زن برای نفقه به دادگاه مراجعه کند و دادگاه شوهر را محکوم به پرداخت نفقه کند و باز هم شوهر با وجود محکومیت، به زن خود نفقه ندهد . در این صورت زن حق خواهد داشت که با مراجعه به دادگاه خانواده از دادگاه تقاضای طلاق نماید .

ج – وجود عسر و حرج در زندگی مشترک . عسر و حرج یعنی سختی و دشواری غیر قابل تحمل به نحوی که ادامه زندگی برای زن غیر ممکن و غیر قابل تحمل باشد . مواردی از عسر و حرج در زیر اورده شده است:

- شوهر6 ماه متوالی یا 9 ماه متناوب ترک منزل کرده باشد.

- شوهر اعتیاد شدید به مواد مخدر یا مشروبات الکلی داشته باشد و اقدام به ترک کردن نیز نکند

- شوهر به حبس 5 سال یا بیشتر محکوم شود

- شوهر بیماری سخت و صعب العلاج داشته باشد

- شوهر درگیری های فیزیکی شدید ایجاد کند

در این صورت زن میتواند با تقدیم دادخواست به دادگاه خانواده محل سکونت خود یا محل اقامت شوهرش از دادگاه تقاضای صدور حکم طلاق نماید . در این دادخواست زن باید در ستون خواهان مشخصات خود را وارد نماید و در ستون خوانده مشخصات شوهرش را وارد کند و در ستون خواسته عبارت صدور حکم طلاق را درج نماید و در ستون دلایل سند ازدواج و کارت ملی و دلایلی که طبق آن تقاضای طلاق دارد را بنویسد و در نهایت در قسمت شرح دادخواست  توضیحات کامل و شفاف با ادبیات مناسب دهد و آن را امضا نماید. دادگاه در این صورت با بررسی دقیق و در صورت وارد دانستن سختی غیر قابل تحمل حکم طلاق صادر می کند و شوهر ملزم است که در دفترخانه حاضر شود و صیغه نامه طلاق را امضا کند در غیر این صورت سر دفتر به نمایندگی از دادگاه به جای شوهر سند طلاق را امضا می کند .

با توجه به نکات فوق الذکر اهمیت بحث دعاوی خانواده و طلاق و به خصوص نحوه نگارش دادخواست و پیگیری روند آن واضح و مشخص است . بنا بر این توصیه می شود حتما در این خصوص با وکلای تخصصی خانواده و طلاق مشاوره انجام دهید که مبادا حق به وجود آمده و پول و وقت شما به هدر برود و در نهایت نتیجه دلخواه و مطلوب به دست نیاید . در همین راستا موسسه وکلای تلفنی با سابقه ای درخشان و موفق در این عرصه و با در اختیار داشتن وکلای دوره دیده و تخصصی خانواده و طلاق آماده خدمت رسانی به صورت شبانه روزی و 24 ساعته حتی در ایام تعطیل به تمام هم میهنان گرامی در سراسر کشور و جهان می باشد . برای دریافت مشاوره حقوقی با شماره 09212242670 تماس بگیرید.

نگارش دادخواست مهریه چگونه است؟

به موجب قانون مدنی دقیقا از لحظه انعقاد عقد نکاح زن مالک مهریه می شود و می تواند هر نوع تصرفی که بخواهد در آن بنماید و لذا زوجه می تواند در عین حال که می خواهد به زندگی زناشویی ادامه دهد مهریه خود را نیز مطالبه کند . زوجه می تواند فردای روز عقد مهریه اش را بخواهد یا اینکه چند ماه بعد یا چند سال بعد مهریه خود را مطالبه کند . سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که زن برای اینکه بتواند به مهریه خود برسد باید چه کار کند ؟ از چه مرجعی تقاضا کند که شوهرش را مجبور کنند تا مهریه را پرداخت کند ؟ این درخواست باید به چه شکل باشد و در چه قالبی باشد ؟ شفاهی باشد یا کتبی ؟ برای کسب اطلاعات بیشتر و مشاوره حقوقی تلفنی با شماره 02147625900 تماس بگیرید.

در حال حاضر به دو طریق می توان تقاضای مهریه کرد یا در اصطلاح مهریه را به اجرا گذاشت . الف – از طریق اجرای ثبت

 ب – از طریق دادگاه 

هر یک از این مسیر ها مزایا و معایب خاص خود را دارد . اگر بخواهیم از طریق دادگاه اقدام کنیم باید ابتدا با پرداخت هزینه دادرسی ( که در خصوص مهریه معمولا هزینه زیادی می شود ) دادخواست مطالبه مهریه به مرجع صالح بدهیم و در دادخواست خود باید موارد مهمی را رعایت کنیم . نام و مشخصات و آدرس دقیق زوج و زوجه و همینطور در ستون خواسته باید عبارت الزام به پرداخت مهریه درج شود و در ستون دلایل باید رونوشت سند ازدواج و کارت ملی درج شود . در نهایت در شرح دادخواست توضیحات کامل میدهیم و درخواست خود را با ادبیات حقوقی و مناسب به استحضار قاضی و دادگاه می رسانیم . بعد از ثبت دادخواست باید منتظر باشیم تا توسط معاون ارجاع دادخواست به نوبت به یکی از شعب ارجاع داده شود و آن شعبه نیز با رعایت نوبت وقت رسیدگی را تعیین و طرفین را به دادگاه دعوت نماید . طبیعتا ممکن است تا همین جای کار مدت زمان زیادی سپری شود شاید حدودا 1 یا 2 ماه . بعد از تشکیل جلسه و احراز زوجیت و مدیون بودن شوهر به زن بابت مهریه، دادگاه شوهر را به پرداخت مهریه محکوم می کند . در این لحظه برای اینکه حکم قابلیت اجرا را داشته باشد باید منتظر باشیم تا مدت زمان 20 روزه اعتراض به رای سپری شود و شخصی به رای اعتراض نکند ( اگر به رای اعتراض شود پرونده به دادگاه تجدیدنظر می رود و طبیعتا مجدد باید مدت زمان زیادی منتظر بمانیم ) بعد از اینکه رای دادگاه قطعی شد باید درخواست اجرای حکم را بدهیم و اجراییه صادر شود . همانطور که بررسی شد برای اینکه درخواست مهریه خود را از دادگاه کنیم باید این مسیر به درستی طی شود . اما مرجع دیگری که می توان از آن مرجع برای وصول مهریه اقدام کرد اجرای ثبت است.در این مرحله زوجه باید به همان دفترخانه ای که در آن عقد نکاح را ثبت کرده اند مراجعه کند و درخواست کتبی خود را مبنی بر مطالبه مهریه بدهد و آن دفترخانه با انجام روند اداری و نامه نگاری ها زوجه را به اجرای ثبت میفرستد و در کوتاه ترین زمان ممکن اجراییه در این خصوص صادر می شود و حتی زوجه می تواند به سرعت اموال زوج را از این طریق توقیف نماید . نکته مهمی که از مزایای اجرای ثبت برای وصول مهریه محسوب می شود این است که بر خلاف دادگاه در این مرجع لازم نیست هزینه دادرسی پرداخت شود و با هزینه خیلی کمتری می توان به نتیجه دلخواه رسید و نکته دیگر اینکه همانطور که بررسی شد اقدام از طریق دادگاه روند طولانی دارد اما از طریق اجرای ثبت در زمان خیلی کوتاهی این امر میسر می شود . البته باید توجه داشت که دادگاه مهریه را به نرخ روز محاسبه می کند اما در اجرای ثبت – مهریه را با توجه به نرخ زمان درخواست مهریه محاسبه می کنند . برای دریافت مشاوره حقوقی انلاین و رایگان در وبسایت وکلای تلفنی ثبت نام نمایید .

آشنایی با دادخواست الزام به تمکین و ملزومات آن

به موجب قوانین حاکم بر مملکت ما، همین که نکاح ( دایم یا موقت ) به نحو صحیح واقع شد روابط زوجیت بین طرفین موجود و حقوق و تکالیف زوجین در مقابل یکدیگر برقرار می شود و همینطور زن و شوهر مکلف به حسن رفتار و معاشرت با یکدیگر هستند . از زمان های قدیم اختلافات بین زوجین وجود داشت اما معمولا با پا در میانی بزرگترها یا با کوتاه آمدن یکی از طرفین، مشکلات سریعا حل میشد اما امروزه با گسترش جوامع و تکنولوژی و بیشتر شدن تقاضاهای مادی و معنوی و همینطور معضلات اقتصادی و شغلی متاسفانه درگیری های بین زوجین نیز گسترش یافته است به نحوی که هیچ یک حاضر نیستند با گفتمان از موضع خود عقب نشینی کرده و کوتاه بیایند . در این لحظه معمولا زوجه یا زندگی مشترک را ترک می کند و یا اینکه در منزل مشترک حضور دارد ولی به ایفای وظایف زوجیت خود اعم از تمکین عام یا خاص اقدام نمی کند . در این خصوص قانونگذار تعیین تکلیف کرده است و راهکار در اختیار گذاشته است . طبق قانون مدنی ریاست خانواده از خصایص شوهر است و شوهر رییس و تصمیم گیرنده نهایی امورات جاری خانواده است و طبق همین قانون زن باید در منزلی که شوهر تعیین می کند ساکن شود ( مگر ان که اختیار تعیین منزل به زن داده شده باشد )  و دقیقا از لحظه انعقاد عقد نسبت به ایفای وظایف زوجیت اعم از تمکین عام یعنی حضور در منزل و امورات جاری و تمکین خاص یعنی تمایل و انجام رابطه جنسی با شوهر اقدام کند . حال اگر زن بدون وجود مانع مشروع و موجه از ادای وظایف زوجیت امتناع کند مستحق نفقه نخواهد بود . در این لحظه شوهر میتواند با تنظیم یک دادخواست مناسب از دادگاه تقاضا کند که همسرش را ملزم به تمکین عام و خاص کند . در این راستا باید دادخواست مناسب تنظیم شود و در ستون مشخصات نام و نام خانوادگی و آدرس محل اقامت زوج و زوجه درج شود و در ستون خواسته عبارت تقاضای صدور حکم الزام به تمکین عام و خاص درج شود و در ستون دلایل رونوشت سند ازدواج و کارت ملی و به خصوص اگر شوهر مالک منزل است سند و آدرس منزل و اگر منزل استیجاری دارد اجاره نامه منزل را به پیوست دادخواست تقدیم دادگاه کند . زیرا یکی از شرایطی که دادگاه زوجه را مجبور به تمکین می کند این است که شوهر یک منزل مناسب و در حد شان زوجه با وسایل عادی زندگی داشته باشد . سپس در شرح دادخواست خواسته خود را به صورت شفاف و صریح و با ادبیات مناسب حقوقی و مواد قانونی مرتبط بیان دارد و در نهایت دادخواست را باید امضا کند . پس از ثبت دادخواست پرونده به یکی از شعب دادگاه خانواده ارجاع داده می شود و آن شعبه با رعایت نوبت وقت رسیدگی تعیین میکند و یک کارشناس را نیز به آدرس اعلامی زوج می فرستد تا منزلی که زوج تهیه کرده را رویت نماید که آیا برای زندگی مناسب هست یا خیر . پس از تشکیل جلسه دادگاه با توجه به محتویات پرونده و منزل مناسب زوج و همینطور احراز رابطه زوجیت زوجه را محکوم به تمکین از شوهرش می کند و اگر بعد از حکم دادگاه زن باز هم حاضر به تمکین از شوهر نشود در این جا 3 حق برای شوهر به وجود می آید . الف – نفقه زوجه قطع می شود و زن دیگر مستحق نفقه نخواهد بود . ب – زوج می تواند بدون دلیل خاص دیگری زوجه را مطلقه سازد. ج – این حق به زوج داده می شود تا با تقدیم دادخواست مجدد به دادگاه از دادگاه تقاضای صدور اجازه برای ازدواج مجدد کند .

باید توجه داشت که زن زمانی مستحق نفقه است و زمانی به معنای واقعی تمکین را انجام داده است که هم تمکین عام کند و هم تمکین خاص . پس اگر زن در منزل شوهر باشد اما از وی تمکین خاص نکند مستحق نفقه نخواهد بود و شوهر می تواند از دادگاه تقاضای الزام به تمکین وی را بخواهد . با توجه به نکات مذکور می بینیم که موضوع تمکین و نفقه تا چه حد پر اهمیت و تاثیر گذار است در زندگی مشترک است و ممکن است با انجام اقداماتی منجر به حفظ زندگی مشترک شود و نیز ممکن است با بی دقتی منجر به از بین رفتن زندگی مشترک شود . اکیدا به هم میهنان عزیز توصیه می شود در صورتی که با این موضوعات رو به رو شدند حتما با یک وکیل حاذق در امور خانواده مشاوره انجام دهند . موسسه وکلای تلفنی با سابقه ای درخشان و ممتاز در این عرصه و با جلب رضایت عموم مردم و با در اختیار داشتن وکلای تخصصی و مجرب در حوزه خانواده آماده خدمت رسانی به صورت شبانه روزی و 24 ساعته حتی در ایام تعطیل به تمامی هم وطنان گرامی در سراسر دنیا می باشد . وکلای موسسه وکلای تلفنی می توانند هم به عنوان یک مشاور تلفنی یا حضوری در کنار شخص باشند و هم شرایط انعقاد قرارداد وکالت مهیا خواهد بود .  

 نکات و ملزومات دادخواست نفقه

طبق قانون مدنی همین که عقد نکاح به نحو صحیح واقع شد روابط زوجیت بین زن و شوهر موجود و حقوق و تکالیف زوجین در مقابل یکدیگر برقرار می شود . یکی از حقوقی که از این لحظه برقرار می شود نفقه است . در گذشته توجه چندانی به نفقه نمی شد و کمتر خانمی بود که بداند میتواند از شوهر به صورت ماهانه مبلغی تحت عنوان نفقه بگیرد و حتی اگر این موضوع را متوجه میشد هم نمیدانست که باید چگونه اقدام کند و دسترسی آن چنان هم به وکیل یا اینترنت نداشت . در نتیجه پیگیر موضوع نمیشد . اما با گسترش جوامع و امکانات دیدگاه مردم نیز تغییر کرد و اکثر مردم به خصوص بانوان محترم از حقوق خود با خبر شدند و می دانند که چه حقوقی دارند و پیگیر مطالبه حقوق خود هستند . طبق قانون در حال حاضر ازدواج در کشور ما به 2 صورت است . ازدواج دایم و ازدواج موقت ( در اصطلاح عمومی صیغه ) . در نکاح دایم نفقه از لحظه عقد بر عهده شوهر است و باید به زن پرداخت کند اما در ازدواج موقت اصولا نفقه راه ندارد . یعنی در این ازدواج شوهر مجبور نیست که به همسر موقت خود چیزی تحت عنوان نفقه پرداخت کند مگر اینکه زن در حین انعقاد عقد موقت شرط کند که شوهر باید به وی نفقه پرداخت کند . در این صورت شوهر مجبور است که از لحظه عقد به همسر موقت خود نفقه بپردازد . باید توجه داشت که به هیچ وجه نمی شود در عقد دایم شرط کرد که مثلا نفقه وجود نداشته باشد و پرداخت نشود زیرا الزام قانونی است و نمی توان بر خلاف آن توافق کرد . باید توجه داشت که اصل بر این است که شوهر نفقه را نداده است و هیچ پرداختی از این بابت به زن نداشته است حال اگر شوهر ادعا دارد که مبلغی را پرداخت کرده است باید این موضوع را ثابت کند و سند ارائه دهد .  حال سوال این است اصلا نفقه چیست و شامل چه مواردی می شود ؟ طبق قانون مدنی نفقه عبارت است از همه نیاز های متعارف و متناسب با وضعیت زن از قبیل منزل و لباس و اثاث منزل و هزینه های درمانی و بهداشتی و پوشاک و ... و به طور کلی هر چیزی که طبق عرف زن به آن ها نیاز دارد مثل هزینه شارژ موبایل یا اینترنت و هزینه های سفر و نظافت و ...... . حال بسیار دیده می شود که خیلی از زوج ها نفقه زوجه را پرداخت نمیکنند و زوجه نیز در پی احقاق حق مسلم خود است . در این لحظه چه اقدامی باید کرد ؟ زوجه باید یک دادخواست تنظیم کند و با ثبت آن در دفاتر خدمات قضایی درخواست خود را به دادگاه اعلام کند . چه مواردی باید در این دادخواست رعایت شود و درج شود ؟ در ستون خواهان و خوانده باید مشخصات دقیق و شغل و آدرس زوجه و زوج نوشته شود و در ستون خواسته باید عبارت تقاضای صدور حکم مبنی بر الزام به پرداخت نفقه از تاریخ ....... تا تاریخ ............. به مبلغ .............. درج شود . یک نکته ای که وجود دارد این است که زن می تواند نفقه ایام گذشته خود را حتی از زمان انعقاد عقد تا به حال را نیز مطالبه کند .  باید توجه داشت که اگر میزان نفقه مورد مطالبه زن تا 20 میلیون تومان باشد موضوع به شورای حل اختلاف ارجاع داده می شود و اگر بالای 20 میلیون تومان باشد موضوع به دادگاه خانواده ارجاع داده می شود و هزینه دادرسی نیز معادل مبلغ درخواستی باید در لحظه ثبت دادخواست پرداخت شود . در ستون دلایل و منضمات نیز باید رونوشت سند ازدواج و کارت ملی درج شود و به پیوست دادخواست تقدیم دادگاه شود . در شرح دادخواست نیز باید خواسته خود را واضح و شفاف با ادبیات حقوقی و مواد قانونی مرتبط نوشته و در نهایت دادخواست را امضا و ثبت کرد . بعد از ثبت دادخواست پرونده به یکی از شعب ارجاع داده میشود تا به آن رسیدگی کند و آن شعبه با رعایت نوبت وقت رسیدگی تعیین و طرفین را به جلسه دادگاه دعوت می کند . حال سوال این است که دادگاه میزان نفقه ماهانه را چطور ارزیابی و تعیین می کند ؟ باید گفت که دادگاه با توجه به شخصیت زوجه و مدارک  تحصیلی و تخصصی و شغل وی این مبلغ را تعیین می کند و در صورتی که صلاح بداند یا هر یک از زوجین درخواست کنند موضوع را به کارشناس رسمی دادگستری برای تعیین میزان نفقه ارجاع میدهد و کارشناس نیز با تشکیل یک جلسه و بررسی نکات و دفاعیات زوجین میزان نفقه را تعیین و به دادگاه اعلام میکند ( زوجین حق دارند به نظر کارشناس اعتراض کنند ) . دادگاه پس از بررسی کامل محتویات و نظر کارشناس و دفاعیات طرفین و احراز رایطه زوجیت و استحقاق زن برای دریافت نفقه شوهر را محکوم به پرداخت نفقه به زن می کند . البته باید توجه داشت که شن زمانی مستحق نفقه خواهد بود که از شوهر خود تمکین عام و خاص کرده باشد. البته در مواردی قانون این اجازه را به زن داده که از شوهر تمکین نکند و در عین حال نفقه نیز به وی پرداخت شود . الف – زمانی که زن از حق حبس خود استفاده کند . ب – اگر بودن زن با شوهر در یک منزل خوف ضرر بدنی یا جانی یا مالی یا شرافتی برای زن داشته باشد که در صورت ثابت شدن این موضوع زن میتواند جداگانخ زندگی کند و این موضوع ساقط کننده نفقه زن نخواهد بود .

بعد از اینکه دادگاه زوج را محکوم به پرداخت نفقه در حق زن کرد، وی باید نفقه تعیین شده را به زن پرداخت کند . طبق قانون در صورتی که شوهر نفقه را نپردازد و امکان اجرای حکم دادگاه و مجبور کردن وی به پرداخت نفقه نیز مهیا نباشد زن می تواند برای طلاق به دادگاه مراجعه کند و دادگاه، شوهر او را مجبور به طلاق دادن زن می کند و در صورت امتناع شوهر از طلاق دادن، سر دفتر با اجازه دادگاه به نمایندگی از شوهر صیغه نامه طلاق را امضا می کند . طریق دیگر مطالبه نفقه به صورت کیفری است البته با این تفاوت که مجازات کیفری در خصوص تخلف از دادن نفقه منوط به 2 شرط است . الف – تمکن مالی شوهر . ب – فقط نفقه آینده نه گذشته.   در صورتی که مطالبه حقوقی نفقه کاری نداریم که آیا شوهر تمکن مالی دارد یا خیر و همینطور نفقه ایام گذشته تا حال قابل مطالبه خواهد بود .

نکته دیگر در خصوص نفقه این است که طلب زن از شوهر بابت نفقه طلب ممتاز است . یعنی در صورت ورشکستگی یا فوت شوهر و یا عدک کفایت اموال او برای پرداخت دیون – نفقه زن بر سایر بدهی ها مقدم خواهد بود و اولویت دارد . برای دریافت مشاوره حقوقی با شماره 09212242670 تماس بگیرید .

 نکات دادخواست استرداد جهیزیه

زمانی که یک پسر و دختر تصمیم به ازدواج می گیرند طبیعتا نیاز به تهیه یک سری لوازم و اثاث منزل دارند . چه کسی باید این اثاث را تهیه کند ؟ اینکه چه شخصی باید این لوازم را تهیه کند بستگی به چند امر دارد . مهم ترین آن ها عرف است . عرف هر منطقه از کشور و رسم هر خانواده ممکن است متفاوت از سایرین باشد . ممکن است در شرق کشور عرف باشد که کل وسایل را باید زوج تهیه کند و ممکن است در شمال کشور تهیه وسایل را وظیفه خانواده زوجه بدانند و نیز ممکن است در غرب کشور تهیه این وسایل را مشترکا متقبل شوند . جدا از بحث عرف باید توجه داشت که این توافق طرفین است که چگونه و چه کسی باید این وسایل را تهیه کند . در گذشته و در برخی نقاط هم اکنون رسم است که هنگام ازدواج یک لیست تهیه می کنند و در آن وسایلی که زوج باید تهیه کند و وسایلی که زوجه باید تهیه کند در آن صورتجلسه می شود و به امضای طرفین می رسد و همینطور زمانی که قصد وارد کردن و تحویل دادن وسایل را دارند مجددا یک صورتجلسه تنظیم و در آن قید میکنند که در تاریخ ......... اثاث ................ تحویل ............. داده شد و آن را امضا میکنند. حال سوال این است که اگر طرفین بعد از ازدواج به مشکل خوردند تکلیف این اثاث و وسایل چه می شود ؟ مالکیت آن ها با چه کسی است ؟ چگونه می توان اثبات کرد که شخص مالک آن ها است ؟ چگونه آن ها را پس بگیریم ؟ برای مشاوره حقوقی تلفنی با شماره 02147625900 تماس بگیرید.

در این لحظه شخص متقاضی ( که معمولا خانم ها هستند ) باید یک دادخواست تنظیم کند و از طریق دفاتر خدمات قضایی تقدیم مرجع صالح کند ( دادگاه خانواده یا شورای حل اختلاف ) . در ستون خواهان و خوانده نام و مشخصات و شغل و آدرس زوجه و زوج باید درج شود . در ستون خواسته باید عبارت الزام به استرداد جهیزیه مقوم به ................... درج شود و درستون دلایل باید رونوشت سند ازدواج و کارت ملی و دلیلی که شخص ادعا دارد آن وسایل متعلق به وی است درج شود . این دلیل می تواند لیست تنظیم شده در حین ازدواج و صورتجلسه تحویل باشد یا فاکتورهای خرید وسایل که به نام متقاضی است یا استشهادیه معتبر و ... . و در شرح دادخواست نیز باید خواسته خود را صریح و شفاف با ادبیات حقوقی مناسب بیان کرد و در انتها دادخواست را امضا کرد. سوالی که مطرح می شود این است که اگر لیستی در لحظه عقد تنظیم نشده باشد و فاکتوری هم موجود نباشد و شاهدی هم موجود نباشد تکلیف وسایل و مالکیت آن ها چیست ؟ در این لحظه قاضی با توجه به اوضاع و عرف و قراین اتخاذ تصمیم می کند و اگر این امر ممکن نبود  طبق قانون حمایت خانواده و نظر فقها  آن چه که مورد استفاده شخصی و خصوصی مرد است متعلق به مرد است و آن چه که مورد استفاده شخصی و خصوصی زن است متعلق به زن است و مازاد آن هر چه که ماند بین طرفین مشترک است . بعد از ثبت دادخواست پرونده توسط معاون ارجاع به یکی از شعب ارجاع داده می شود و آن شعبه با رعایت نوبت، وقت رسیدگی تعیین می کند و طرفین را دعوت می کند و بعد رسیدگی و بررسی اوراق و مستندات و محتویات پرونده حکم لازم را در همان جلسه یا ظرف 1 هفته پس از آن صادر می کند . بعد از اینکه حکم قطعی شد می توان درخواست اجرای حکم را کرد و واحد اجرای احکام دادگاه در این خصوص اقدامات لازم را انجام می دهد . با توجه به پیچیدگی های خاص موجود در این مسیر حتما توصیه می شود قبل از اقدام با یک وکیل متخصص در حوزه خانواده مشورت نمایید زیرا کمی تعلل یا بی دقتی ممکن است باعث ورود ضرر جبران ناپذیری شود . در این راستا موسسه وکلای تلفنی با سابقه ای درخشان در این عرصه و با جلب رضایت عمومی و با دراختیار داشتن وکلای تخصصی و مجرب در تمام حوزه ها به خصوص حوزه حقوق خانواده آماده خدمت رسانی به تمام مردم و هم وطنان در داخل یا خارج از کشور به صورت شبانه روزی و 24 ساعته حتی در ایم تعطیل می باشد . برای مشاوره حقوقی انلاین و رایگان در وبسایت موسسه وکلای تلفنی ثبت نام کنید.

دادخواست ملاقات فرزند و نکات آن

یکی از مباحث مهم و حیاتی در حقوق خانواده بحث حضانت و ملاقات فرزند مشترک است . اگر زوجین با حفظ  زوجیت جدا از یکدیگر زندگی و یا اینکه طلاق بگیرند و دارای فرزند مشترک باشند تکلیف این فرزند چیست ؟ حضانت آن با پدر است یا با مادر ؟   مخارج و نفقه وی بر عهده چه کسی است ؟ نحوه ملاقات با طفل چگونه است ؟ چه اشخاصی حق ملاقات با طفل را دارند ؟ متاسفانه سخت ترین ضربه را از مشکلات و درگیری ها و جدایی های زوجین فرزند مشترک آن ها متحمل میشود زیرا این اتفاقات هم به صورت روحی و روانی در وی تاثیر گذار است و هم به لحاظ نحوه ملاقات و کش  قوس های بعد از آن . به هر صورت بهتر است زوجین قبل از ازدواج با انجام یک مشاوره روانشناسی و حقوقی با وکیل تخصصی خانواده درخواست ها و نیاز های خود را مطرح سازند تا در آینده دچار چنین مشکلاتی نشوند . لازم به ذکر است موسسه وکلای تلفنی با در اختیار داشتن وکلای متخصص خانواده به صورت شبانه روزی ( تلفنی یا حضوری ) آماده خدمت رسانی به تمام مردم است .

طبق قانون مدنی برای حضانت و نگهداری طفلی که پدر و مادر او جدا از یکدیگر زندگی می کنند مادر تا سن 7 سالگی اولویت دارد و پس از آن حضانت با پدر است . باید توجه داشت که اصولا تا 7 سالگی حضانت با مادر است و در صورتی که مادر صالح به حضانت نباشد ( مثلا مشکل اخلاقی یا معیشتی یا روانی یا جسمی یا کیفری یا ... داشته باشد ) در این صورت پدر یا جد پدری میتواند درخواست لغو حضانت مادر را از دادگاه کند و حضانت را از وی بگیرد . بعد از 7 سالگی تا سن بلوغ حضانت با پدر است . سن بلوغ در دختر 9 سال تمام قمری است و در پسر 15 سال تمام قمری . یعنی از این سن به بعد خود دختر ( 9 سال به بعد ) یا پسر ( 15 سال به بعد ) تصمیم میگیرد که با پدر یا مادرش زندگی کند . برای دریافت مشاوره حقوقی با شماره 09212242670 تماس بگیرید.

در دورانی که حضانت طفل با پدر یا مادر است آیا شخصی که حضانت را ندارد می تواند فرزند را ملاقات کند ؟ طبق قانون مدنی در صورتی که به علت طلاق یا به هر جهت دیگری پدر و مادر طفل در یک منزل ساکن نباشند هر یک از آن ها که طفل تحت حضانت او نیست  حق ملاقات طفل را دارد . تعیین زمان و مکان ملاقات و سایر جزییات مربوط به آن در وهله اول با توافق طرفین است و اگر نتوانستند توافق کنند دادگاه این موارد را تعیین خواهد کرد . نکته جالب که در این جا وجود دارد این است که اجداد پدری و مادری نیز حق ملاقات طفل را دارند و چنانچه ملاقات طفل از جانب سایر اقوام به تشخیص دادگاه ضروری یا مفید به حال طفل باشد دادگاه سرپرست طفل را ملزم به فراهم آوردن این امکان می کند و هرگاه مسئول حضانت مانع ملاقات طفل با اشخاص ذی حق شود به پرداخت جزای نقدی محکوم می شود . برای دریافت مشاوره حقوقی تلفنی با شماره 02147625900 تماس بگیرید.

حال سوال این است برای اینکه بخواهیم فرزند مشترک را ملاقات کنیم و شخص صاحب حضانت این اجازه را ندهد باید به کجا مراجعه کنیم و چه اقداماتی انجام دهیم که این امر میسر شود ؟ در این لحظه شخصی که قصد ملاقات با فرزند مشترک را دارد با تنظیم یک دادخواست مناسب باید این امر را از دادگاه خانواده درخواست کند . در ستون خواهان و خوانده مشخصات و آدرس خود و شخص صاحب حضانت را بنویسد و در ستون خواسته عبارت درخواست رسیدگی و صدور حکم بر ملاقات فرزند مشترک را باید درج کرد . در ستون دلایل سندی که اثبات کننده رابطه با طفل و شخص صاحب حضانت است باید درج شود ( مثلا سند ازدواج و شناسنامه ) و همینطور اگر اظهارنامه ای در این خصوص ارسال شده از قبل باید درج شود و یا اگر شاهد یا استشهادیه ای وجود دارد باید درج شود . و در نهایت در شرح دادخواست باید توضیحات کامل و شفاف و صریح با ادبیات حقوقی مناسب بیان شود و خواسته طبق مواد قانونی مرتبط اظهار شود . بعد از ثبت دادخواست پرونده توسط معاون ارجاع به یکی از شعب دادگاه خانواده برای رسیدگی ارجاع داده می شود و آن شعبه با رعایت نوبت یک وقت رسیدگی تعیین می کند و طرفین را به جلسه دادرسی دعوت می نماید . دادگاه در جلسه دادرسی با بررسی محتویات پرونده و در نظر گرفتن مصلحت طفل بهترین تصمیم را در این خصوص اتخاذ می کند . بعد از اینکه حکم دادگاه قطعی شد و اجراییه صادر شد باید ملاقات طبق حکم دادگاه انجام شود و اگر کسی مانع این ملاقات شود به جزای نقدی محکوم می شود . با توجه به مباحث فوق اهمیت و حساسیت این مسیر کاملا مشخص است به همین دلیل به همه عزیزان توصیه می شود همواره قبل از هر اقدامی با وکیل تخصصی خانواده مشاوره انجام دهند . موسسه وکلای تلفنی در همین راستا مفتخر است اعلام کند که با در اختیار داشتن وکلای تخصصی و دوره دیده خانواده آماده خدمت رسانی در تمامی زمینه های حقوق خانواده ( به صورت مشاوره تلفنی یا انعقاد قرارداد وکالت ) به تمامی هم وطنان داخل یا خارج از کشور می باشد .

 دادخواست دستور موقت ملاقات فرزند

بعد از ایجاد مشکلات متنوع بین زوجین و ترک زندگی زناشویی در صورت وجود فرزند مشترک طبیعتا فرزند نزد یکی از آن ها می ماند . حال آن شخصی که فرزند نزد وی نیست در تلاش است که هر چه سریع تر فرزند خود را ملاقات کند . در این زمینه باید دادخواست مربوطه در خصوص ملاقات را تنظیم کند تا در نهایت دادگاه در این خصوص تعیین تکلیف کند . اما پیگیری این روند شاید طولانی و طاقت فرسا باشد . آیا راه کاری وجود دارد که بتوان زود تر و سریع تر با فرزند مشترک ملاقات برقرار کرد ؟ در این راستا قانونگذار راه کار ارائه داده است . طبق قانون حمایت خانواده ،دادگاه می تواند قبل از اتخاذ تصمیم در مورد اصل دعوا به درخواست یکی از طرفین در اموری از قبیل حضانت یا ملاقات طفل و ... که تعیین تکلیف آن ها فوریت دارد بدون اخذ تامین * دستور موقت * صادر کند . دستور موقت باید از دادگاه درخواست شود و دادگاه به آن رسیدگی می کند و در صورت مصلحت دستور می دهد تا در سریع ترین زمان ممکن شرایط ملاقات با طفل فراهم شود . حال این درخواست دستور موقت باید در قالب دادخواست باشد و از طریق دفاتر خدمات قضایی به دادگاه خانواده تقدیم شود . در ستون خواهان و خوانده نام و مشخصات و آدرس طرفین باید ذکر شود و در ستون خواسته باید عبارت صدور دستور موقت مبنی بر ملاقات فرزند مشترک درج شود و در ستون دلایل و منضمات باید دلایل و مدارکی که شخص خود را محق در ملاقات می داند ذکر شود ( مثلا سند ازدواج و شناسنامه که ثابت کند شخص پدر یا مادر طفل است ) و در نهایت در شرح دادخواست باید به صورت کامل و شفاف با ادبیات حقوقی مناسب خواسته خود را با استناد به مواد قانونی مرتبط یک بار دیگر بیان کرد و دادخواست را نیز امضا کرد . پس از ثبت دادخواست، پرونده به یکی از شعب دادگاه خانواده ارجاع داده می شود و آن شعبه به موضوع رسیدگی می کند و سریعا در این خصوص اتخاذ تصمیم می کند و در صورتی که این ملاقات به مصلحت باشد سریعا در این خصوص دستورات لازم را صادر می کند وسرپرست طفل باید از دستور دادگاه تبعیت کند .

 دادخواست فسخ نکاح

عقد نکاح در کشور ما و طبق قانون ما به دو شکل است . نکاح دایم و نکاح موقت ( دراصطلاح عمومی صیغه ) . حال سوالی که مطرح می شود این است که ازدواج چطور و به چه نحو منحل می شود ؟ چطور می توان رابطه زوجیت را خاتمه داد ؟ طبق قانون عقد نکاح به 3 شکل منحل می شود و تمام می شود:

 الف – فسخ نکاح

 ب – طلاق

ج – بذل مدت در عقد موقت ( صیغه ) .

موضوعی که میخواهیم در رابطه با آن صحبت و بررسی کنیم بحث فسخ نکاح است . ازدواج هم مانند بیع و صلح و ... یک عقد است یعنی در آن 2 طرف وجود دارد و امکان فسخ عقد در آن نیز وجود دارد . سوالاتی که در این زمینه معمولا مطرح می شود این است که در چه مواردی می توان عقد نکاح را فسخ کرد ؟ آیا زن هم می تواند ازدواج را فسخ کند ؟ برای فسخ نکاح باید چه کار کنیم؟ باید به کدام مرجع قانونی مراجعه کنیم ؟ در این مقاله سعی می کنیم تمامی موضوعات فوق را تحلیل و بررسی کنیم .

طبق قانون مدنی عقد نکاح یک عقد لازم است یعنی این که هیچ یک از زوجین نمی توانند هر موقع خواستند آن را فسخ کنند و برای فسخ باید یک دلیل محکم و قانع کننده وجود داشته باشد . مثلا وجود عیب در طرف مقابل یا تدلیس در نکاح و یا تخلف از شرط. باید به این نکته توجه داشت که هم زن و هم مرد در صورت وجود شرایط اختیار دارند که عقد نکاح را فسخ کنند پس حق فسخ فقط مختص به مرد نیست و زن هم می تواند این حق را اعمال کند . یکی از مواردی که قانونگذار به زن و شوهر اختیار فسخ داده است بحث جنون است . طبق قانون، جنون هر یک از زوجین به شرط استقرار اعم از اینکه مستمر ( همیشگی ) باشد یا ادواری ( مقطعی ) برای طرف مقابل حق فسخ ایجاد میکند . البته باید توجه داشت که طرف مقابل باید قبل از عقد و حین عقد نسبت به وجود جنون در طرف مقابل جاهل باشد ( یعنی نداند که طرفش جنون دارد ) و اگر در حین عقد بداند که طرفش جنون دارد و با این وجود با وی ازدواج کند دیگر حق فسخ نخواهد داشت . یک نکته مهمی که وجود دارد این است که جنون در مرد حتی اگر بعد از ازدواج هم به وجود بیاید به زن حق فسخ داده می شود – در حالی که اگر مرد می خواهد عقد را به دلیل جنون زن فسخ کند باید این جنون قبل از عقد موجود بوده و مرد نسبت به آن آگاه نبوده باشد .

یکی دیگر از مواردی که به طرفین در عقد نکاح حق فسخ می دهد وجود عیب در طرف مقابل است . طبق قانون وجود برخی عیوب در مرد موجب حق فسخ برای زن می گردد .  که به بررسی آن ها می پردازیم .

 الف خصاء ( اختگی )

 ب – عنن : یعنی مردی که با هیچ زنی قادر به ایجاد رابطه زناشویی نباشد

 ج – مقطوع بودن ( کوتاهی و کوچکی بسیار زیاد ) آلت تناسلی مرد به اندازه ای که قادر به انجام عمل زناشویی نباشد

موضوعی که بسیاری از مردم در رابطه با آن سوال می کنند این است که اگر مرد دچار زود انزالی باشد یا توان باردار نمودن زوجه را نداشته باشد و یا اینکه دچار بیماری مقاربتی شود آیا این موارد به زن حق فسخ می دهد یا باعث درخواست طلاق می شود ؟ باید گفت که در خصوص زود انزالی چون این مورد قابل درمان است بنابراین جزء موارد حق فسخ یا درخواست طلاق محسوب نمی شود . و در خصوص عدم باردار نمودن زوجه در صورتی که زوج قادر به انجام وظیفه زناشویی باشد ولی قادر به حامله نمودن زوجه نباشد مورد از موارد فسخ نکاح یا تقاضای طلاق نمی باشد ( مستند به نظریه مشورتی سال 1366 قوه قضاییه ) و در خصوص بیماری مقاربتی مرد، زن حق خواهد داشت که از نزدیکی با شوهرش امتناع کند و این امتناع ساقط کننده حق نفقه زن نخواهد بود .

برخی عیب ها نیز در زن ممکن است وجود داشته باشد که به مرد حق فسخ می دهد .

الف – قرن : استخوان اضافی است که در آلت تناسلی زن وجود دارد و مانع نزدیکی می شود .

 ب – جذام و برص : نوعی بیماری پوستی محسوب می شود .

 ت –افضاء : یکی شدن مجرای بول و حیض می باشد . 

پ – زمین گیری

 ج – نابینایی از هر دو چشم

 البته باید توجه داشت که اگر به جهتی مثل درمان و جراحی عیب زن برطرف شود دیگر مرد نمی تواند به این دلیل عقد را فسخ کند  و نکته دیگر این که این عیب ها زمانی برای مرد حق فسخ ایجاد می کند که آن عیب در حال عقد وجود داشته باشد و مرد از آن آگاهی نداشته باشد . بنا بر این اگر این عیب ها بعد از عقد به وجود بیاید مرد حق فسخ نخواهد داشت . برای دریافت مشاوره حقوقی انلاین در وبسایت وکلای تلفنی ثبت نام کنید.

یکی از موارد بسیار پر کاربرد و سوالات بسیار رایج در خصوص ازدواج و حق فسخ این است که اگر مثلا در یکی از زن یا مرد صفت خاصی شرط شده باشد و بعدا معلوم شود وی فاقد آن صفت است در این صورت تکلیف چیست ؟ یا مثلا شخص خود را مجرد معرفی کند در حالی که متاهل است یا مثلا خود را بازیگر مشهور یا پزشک یا وکیل معرفی کند و این موارد یکی از دلایل مهم ازدواج باشد و بعد معلوم شود که اصلا این چنین نبوده تکلیف چیست ؟ در این صورت آیا عقد باطل است ؟ باید گفت که خیر در این صورت عقد صحیح است اما شخص زیان دیده حق فسخ خواهد داشت و می تواند عقد نکاح را فسخ نماید به استناد تخلف از شرط . یکی از شرایط رایج دیگر بین مردان این است که شرط وجود بکارت در زوجه را می کنند . حال بعد از عقد در صورتی که زوجه بکارت نداشته باشد مرد حق فسخ خواهد داشت ولو اینکه از بین رفتن بکارت به دلیل بیماری یا ورزش شدید یا افتادن از بلندی یا تجاوز یا ... باشد و دختر هم اصلا مطلع نباشد باز هم مرد حق فسخ نکاح را دارد . همچنین اگر بعد از نکاح معلوم شود با زوجه از طرق دیگری رابطه برقرار شده است باز هم مردی که شرط بکارت کرده حق فسخ خواهد داشت ولو این که پرده بکارت سالم باشد . چون شرط بکارت عرفا به این معنی است که به صورت کلی شرط عدم نزدیکی شده است .

یکی دیگر از مواردی که حق فسخ ایجاد می کند بحث تدلیس در نکاح است چه این تدلیس از طرف مرد باشد چه از طرف زن باشد . تدلیس هنگامی صدق می کند که سوء نیت و قصد فریب وجود داشته باشد و شخص به عمد و با انجام اعمال متقلبانه طرف دیگر را فریب دهد . مثلا یکی از عیوب را مخفی کند یا اینکه صفتی که مورد توافق طرفین بوده از خود نشان دهد در حالی که واقعا آن صفت را ندارد . صرف نظر از اینکه صاحب حق فسخ عقد را فسخ کند یا نکند وی می تواند خسارات مادی و معنوی را از شخصی که تدلیس کرده است بگیرد و باید توجه داشت که تدلیس در نکاح طبق قانون مجازات اسلامی جرم نیز هست و مجازات کیفری دارد مثل اینکه زوج خود را بر خلاف واقع مجرد معرفی کند .

با بررسی نکات فوق متوجه شدیم که در چه مواردی و از جانب چه اشخاصی می توان عقد نکاح را فسخ کرد . حال سوال این است که ما چطور باید عقد را فسخ کنیم و چه کارهایی باید انجام دهیم . در این خصوص شخصی که حق برای او ایجاد شده و قصد فسخ نکاح را دارد باید یک دادخواست مناسب و استاندارد تنظیم کند و آن را از طریق دفاتر خدمات قضایی ثبت کند تا به دادگاه خانواده صالح ارجاع داده شود . در دادخواست مزبور باید یک سری نکات رعایت شود تا مبادا دادخواست رد شود یا ابطال شود . در ستون خواهان و خوانده باید نام و مشخصات و آدرس محل اقامت طرفین درج شود و در ستون خواسته عبارت تقاضای رسیدگی و اعلام فسخ نکاح درج شود . و در ستون دلایل و منضمات باید دلایلی که شخص برای فسخ دارد را ذکر کند . سند ازدواج و کارت ملی و مدارک پزشکی با درمانی یا ... یا استشهادیه و .... که شخص خود را بر اساس آن محق می داند باید ذکر شود . در نهایت در قسمت شرح دادخواست باید خواسته خود را به طور صریح و واضح و شفاف با ادبیات حقوقی مناسب و با استناد به مواد قانونی مرتبط توضیح دهد و دادخواست را امضا کند . بعد از ثبت دادخواست پرونده توسط معاون ارجاع به یکی از شعب دادگاه خانواده ارجاع داده می شود و آن شعبه با رعایت نوبت وقت رسیدگی تعیین می کند و طرفین را به جلسه دادرسی دعوت می کند . در جلسه دادرسی نیز با توجه به محتویات پرونده و دلایل خواهان و دفاعیات خوانده رسیدگی کرده و در صورت امکان در همان جلسه و یا حداکثر ظرف 7 روز رای صادر می کند و بعد از اینکه رای قطعی شد فسخ نهایی شده و نکاح منحل می شود . با توجه به نکات فوق الذکر اهمیت و حساسیت این دعوا و دادخواست به خوبی روشن است . ممکن است واقعا برای یک شخص حق فسخ ایجاد شود ولی با اقدامی نسنجیده و بدون آگاهی این حق را از بین ببرد و دادگاه دادخواست و دعوای وی را رد کند . بنا بر این توصیه می شود قبل از هر اقدامی حتما با یک وکیل تخصصی خانواده مشورت نمایید . موسسه وکلای تلفنی با تجربه ای گران بها و سابقه ای درخشان در این عرصه و با جلب رضایت عمومی مردم و با در اختیار داشتن وکلای با سابقه و متخصص در حوزه خانواده آماده خدمت رسانی به صورت مشاوره تلفنی یا حضوری به تمام هم میهنان عزیز در سراسز جهان به صورت شبانه روزی و 24 ساعته حتی در ایام تعطیل می باشد .

دادخواست سلب حضانت و نکات مهم آن

زندگی در عصر جدید با تمام امکانات و جذابیت های خود دشواری ها و نا ملایمتی های متعددی هم دارد که یکی از مهم ترین آن ها جدایی زن و شوهر از یکدیگر است که مهم ترین تاثیر مخرب آن بر روی فرزند مشترک است که نمی تواند وجود پدر و مادر را توامان در کنار خود حس کند و این موضوع می تواند آسیب های متنوع و متعدد روحی و روانی را به طفل وارد کند . فارغ از این موضوعات بحث مهم دیگری که وجود دارد بحث حضانت فرزند مشترک است . طبق قانون در صورتی که زوجین جدا از هم زندگی می کنند و دارای فرزندی هم هستند باید در خصوص حضانت فرزند مشترک تصمیم گیری شود . طبق قانون حضانت فرزند تا 7 سالگی اصولا با مادر است و مادر تا 7 سالگی ( فرزند چه پسر باشد چه دختر ) اولویت دارد و بعد از 7 سالگی حضانت با پدر است و بعد از اینکه طفل به سن بلوغ رسید ( در دختر 9 سال تمام قمری و در پسر 15 سال تمام قمری ) خود کودک انتخاب می کند که با کدام یک از والدین زندگی کند و تصمیم گیرنده کودک است . حال اگر در این دوران حضانت توسط پدر یا مادر – آن ها مرتکب اعمالی شوند که صلاحیت آن ها برای حضانت سلب شود تکلیف چیست ؟ اصلا چه اعمال و موضوعاتی باعث می شود که از شخص سرپرست سلب حضانت شود ؟ برای اینکه سلب حضانت سرپرست را بگیریم باید چه کنیم ؟ به کجا برویم و چه درخواستی کنیم ؟ در این خصوص به بررسی و تحلیل موارد فوق می پردازیم .

یکی از مواردی که شاید ساقط کننده صلاحیت مادر برای حضانت باشد بحث جنون و ازدواج مجدد مادر است . طبق قانون اگر مادر در مدتی که حضانت طفل با او است مبتلا به جنون شود یا با دیگری  ازدواج کند حق حضانت با پدر خواهد بود . البته باید توجه داشت که جنون پدر هم مانند جنون مادر حق حضانت پدر را ساقط می کند . نکته بسیار مهم در خصوص ازدواج مجدد مادر و سلب حضانت از وی این است که سلب حضانت از مادر در فرضی است که پدر طفل زنده باشد وگرنه در فرضی که پدر طفل فوت شده – حضانت طفل در هر صورت با مادر است حتی اگر ازدواج مجدد نماید مگر اینکه ولی قهری طفل ( جد پدری ) زنده باشد و اعطای حضانت به مادر را خلاف مصلحت طفل بداند و آن را ثابت کند . اگر مادر ازدواج کند و مجددا طلاق بگیرد و جدا شود می تواند دوباره در خصوص گرفتن حضانت طفل اقدام کند .

یکی دیگر از مواردی که خیلی بیشتر در خصوص سلب حضانت رایج است بحث انحطاط اخلاقی سرپرست طفل است . طبق قانون مدنی هر گاه در اثر عدم مواظبت یا انحطاط اخلاقی پدر یا مادری که طفل تحت حضانت او است صحت جسمانی یا تربیت اخلاقی طفل در معرض خطر باشد دادگاه می تواند به تقاضای دیگر اقوام طفل یا به تقاضای قیم او یا به تقاضای رییس حوزه قضایی هر تصمیمی که برای حضانت طفل مصلحت بداند بگیرد . موارد انحطاط اخلاقی مثل :

الف - اعتیاد زیان آور به  مشروب یا مواد مخدر

 ب – مشهور بودن به فساد اخلاقی و فحشاء

 پ - ابتلاء به بیماری های روانی با تشخیص پزشکی قانونی

 ج – سوء استفاده از طفل یا اجبار او به کارهای خلاف عرف و مصلحت مثل تکدی گری یا فساد یا فحشاء و ... .

 د – ضرب و جرح خارج از حد متعارف . باید توجه داشت که در این مورد کودک آزاری جرم بوده و از جمله جرایم عمومی هم هست و نیاز به شکایت شاکی ندارد و در این صورت هم حضانت سلب می شود و هم شخص کودک آزار به مجازات مقرر کیفری محکوم می شود .

حال اگر در شخص سرپرست یکی از موارد فوق رویت شد باید چه کار کنیم تا حضانت را از وی سلب کنیم ؟ در این صورت باید یک دادخواست مناسب و استاندارد تنظیم شود و از طریق دفاتر خدمات قضایی به دادگاه خانواده صالح فرستاده شود . در دادخواست مذکور باید نکات مهمی را رعایت کنیم . در ستون خواهان و خوانده باید مشخصات و شغل و آدرس اقامت طرفین درج شود و در ستون خواسته باید عبارت تقاضای رسیدگی و صدور حکم مبنی بر سلب حضانت درج شود . و در ستون دلایل باید یک سندی که اثبات کننده نسبت خود با طفل است درج شود و همینطور دلایلی که شخص ادعا دارد باید از سرپرست سلب حضانت شود درج شود . در نهایت در قسمت شرح دادخواست باید خواسته خود را به صورت شفاف و صریح با ادبیات حقوقی مناسب و با استناد به مواد قانونی مرتبط با موضوع بیان کرد و دادخواست را امضا کرد . بعد از ثبت دادخواست پرونده توسط معاون ارجاع به یکی از شعب دادگاه خانواده ارجاع داده می شود و آن شعبه با رعایت نوبت وقت رسیدگی تعیین می کند و طرفین را درتاریخ مقرر به جلسه رسیدگی دعوت می کند . بعد از رسیدگی دادگاه با توجه به محتویات پرونده و دلایل ابرازی خواهان مبنی بر سلب حضانت و دفاعیات خوانده ( سرپرست ) حکم مقتضی در این خصوص صادر می کند . لذا با توجه به اهمیت این موضوع و تاثیر گذاری آن در سرنوشت طفل و والدین او توصیه می شود قبل از هر اقدامی حتما با یک وکیل تخصصی خانواده مشورت نمایید . موسسه وکلای تلفنی با در سابقه درخشان در این عرصه و با در اختیار داشتن وکلای متخصص و دوره دیده در حوزه خانواده آماده خدمت رسانی به صورت مشاوره تلفنی یا حضوری یا تنظیم دادخواست های مورد نظر به تمامی هم وطنان عزیز در سراسر جهان می باشد . لازم به ذکر است ساعات کاری موسسه وکیل تلفنی محدود به زمان اداری یا روزهای غیر تعطیل نبوده و به صورت شبانه روزی و 24 ساعته حتی در ایام تعطیل آماده خدمات دهی به کاربران گرامی می باشد .

دادخواست اثبات نسب

 در حال حاضر به دلایل مختلف از قبیل مشکلات اقتصادی و معیشتی و فرهنگی و ... مشکلات بین زوجین بیشتر شده است . این مشکلات زمانی به اوج خود می رسد که در خصوص نسب فرزند اختلاف به وجود می آید و گاهی اوقات شوهر این نسب را از خود نفی می کند یا مثلا پس از مدتی متوجه می شود که از همسر سابق خود یک فرزند دارد . باید دید در این مواقع قانون چه راه کاری را اندیشیده است . طبق قانون طفل متولد در زمان زوجیت متعلق به شوهر است به شرط این که از تاریخ نزدیکی تا زمان تولد کمتر از 6 ماه و بیشتر از 10 ماه نگذشته باشد . در اصطلاح حقوقی نام این عمل اماره فراش است . البته باید توجه داشت که اماره فراش در صورتی معتبر است که ناشی از نکاح صحیح باشد زیرا اماره فراش در روابط نا مشروع اعتبار ندارد . همینطور طبق قانون مدنی هر طفلی که بعد از انحلال نکاح متولد شود متعلق به شوهر است به شرط این که مادر هنوز شوهر نکرده باشد و از تاریخ طلاق تا تولد کودک بیشتر از 10 ماه نگذشته باشد . حال اگر بعد از جدایی زن ازدواج کند و فرزندی از وی متولد شود تکلیف چیست ؟ فرزند متعلق به شوهر سابق است یا شوهر دوم ؟ باید دید از تاریخ جدایی تا تولد فرزند چه مدتی گذشته است و فرزند به کدام شوهر تعلق دارد . اگر این موضوع از طریق گذشت ماه قابل تشخیص نباشد فرزند به شوهر دوم منتسب می شود مگر اینکه دلایلی بر خلاف آن به وجود بیاید مثل آزمایش خون و ... . حال اگر شوهر سابق یا به صورت کلی یک مرد مدعی باشد که آن فرزند متعلق به وی میباشد باید چه کند ؟ باید به کدام دادگاه مراجعه کند و چه درخواستی را داشته باشد ؟ در این صورت شخص مدعی باید با جمع آوری دلایل یک دادخواست مناسب و استاندارد تنظیم کند و از طریق دفاتر خدمات قضایی دادخواست را به دادگاه خانواده تقدیم کند . در این دادخواست باید نکات مهمی را رعایت کند . در ستون خواهان و خوانده باید مشخصات خود و طرف دعوا را و همینطور آدرس محل سکونت را وارد کند و در ستون خواسته عبارت تقاضای رسیدگی و صدور حکم بر اثبات نسب را درج کند و در ستون دلایل اسناد و مدارک اثبات کننده نسب خود و فرزند را بیان کند و اگر شاهد یا استشهادیه دارد درج کند و در صورت لزوم به تحقیقات محلی نیز استناد کند . در نهایت در قسمت شرح دادخواست خواسته خود را به صورت کامل و شفاف با ادبیات مناسب و حقوقی و مستند به مواد قانونی مرتبط توضیح داده و دادخواست را امضا می کند . پس از ثبت دادخواست پرونده توسط معاون ارجاع به یکی از شعب دادگاه خانواده صالح ارجاع داده می شود و آن شعبه  رسیدگی با رعایت نوبت وقت رسیدگی را تعیین می کند و طرفین را برای رسیدگی دعوت می کند . دادگاه بعد از رسیدگی با توجه به دلایل ابراز شده و تحقیقات انجام شده و دفاعیات طرفین حکم مقتضی در این خصوص صادر می کند .

 دادخواست اعسار از پرداخت مهریه و نکات آن

در عصر جدید خیلی بیشتر از قدیم نظاره گر اجرا گذاشتن مهریه از سمت بانوان هستیم . طبق قانون مدنی دقیقا از لحظه انعقاد عقد، زن مالک مهریه می شود و می تواند هر نوع تصرفی که بخواهد در آن انجام دهد . ممکن است زن فردای روز عقد مهریه خود را مطالبه کند یا اینکه چند ماه یا چند سال بعد از عقد طلب مهریه خود را کند و درخواست مهریه نیز هیچ منافاتی با ادامه زندگی ندارد زیرا مهریه حق است و می تواند هم به ادامه زندگی مشترک بپردازد و هم درخواست پرداخت مهریه را کند . حال سوال این است که اگر زن درخواست مطالبه مهریه نمود و مرد تمکن مالی برای پرداخت نداشت تکلیف چیست ؟ آیا مهریه از بین می رود ؟ آیا مرد باز داشت می شود ؟ آیا می شود پرداخت مهریه را قسط بندی کرد ؟

بعد از اینکه زن به صورت رسمی و قانونی تقاضای مطالبه مهریه نمود دادگاه یک جلسه دادرسی تشکیل خواهد داد و در این جلسه هم شوهر و هم زن را دعوت به حضور می کند . بعد از احراز رابطه زوجیت بین طرفین با توجه به توافق زوجین در حین عقد در خصوص نوع و تعداد مهریه – زوج را به پرداخت مهریه در حق زن محکوم می کند . در این مرحله حکم محکومیت صادر و به طرفین ابلاغ می شود و اگر هر کدام اعتراضی داشته باشند می توانند ظرف 20 روز از تاریخ ابلاغ حکم دادگاه به دادگاه تجدیدنظر استان مربوطه اعتراض نمایند . ( معمولا این اعتراض از سمت مرد برای تاخیر در پرداخت مهریه انجام می شود ) . به هر صورت بعد از اینکه حکم دادگاه در خصوص محکومیت شوهر به پرداخت مهریه قطعی شد زن می تواند تقاضای صدور اجراییه کند . اجراییه از طرف دادگاه بدوی صادر می شود و به طرفین ابلاغ می شود که مفاد حکم را اجرا کنند و طی این اجراییه به شوهر 10 روز فرصت داده می شود تا حکم را اجرا کند و اگر نکند زن می تواند اموال وی را توقیف کند و همینطور به شوهر 30 روز از تاریخ ابلاغ اجراییه فرصت داده می شود که اگر توان پرداخت مهریه را ندارد دادخواست اعسار بدهد و اگر ندهد زن می تواند بعد از گذشت 30 روز شوهر را جلب کند و به حبس بفرستد .

در حال حاضر به دلیل مشکلات فراوان اقتصادی و معیشتی و شغلی حاکم بر جامعه معمولا کمتر کسی توان پرداخت یک جای مهریه را دارد . به ویژه این که امروزه اعداد و تعداد عجیب و زیادی برای مهریه که معمولا سکه هست تعیین می شود . اصلا معسر به چه شخصی گفته می شود و به چه معناست ؟ معسر کسی است که به دلیل نداشتن مالی به جز مستثنیات دین قادر به پرداخت دیون خود نباشد . سوال این است که در این شرایط که شوهر توان پرداخت مهریه را ندارد باید چه کار کند ؟ در این شرایط باید طبق قانون آیین دادرسی مدنی و قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی دادخواست اعسار از پرداخت محکوم به را تقدیم دادگاه صادر کننده اجراییه ( بدوی ) کند . در این دادخواست باید یک سری نکات مهم رعایت شود . در وهله نخست باید یک استشهادیه استاندارد و درست تنظیم شود و 2 مرد که با شوهر آشنایی کافی دارند شهادت دهند که زوج هیچ مالی برای پرداخت مهریه به میزان مقرر ندارد و اطلاع از شغل وی و میزان حقوق دریافتی وی نیز داشته باشند . این استشهادیه به پیوست دادخواست تقدیم دادگاه می شود و اگر قاضی لازم بداند شهود باید در دادگاه حاضر شده و در این خصوص شهادت حضوری نیز بدهند . به جز این مورد مدعی اعسار باید صورت برگ اموال خود را تهیه کند و به پیوست دادخواست تقدیم دادگاه کند . در این برگ صورت اموال باید کلیه اموال خود را اعم از منقول یا غیر منقول ذکر کند و همینطور اگر مال یا وجه یا جواهر نزد بانک یا هر شخص ثالث دیگری دارد باید ذکر کند و همینطور کلیه مطالباتش از اشخاص ثالث را ذکر کند و نکته مهم این که فهرست نقل و انتقالات 1 سال اخیر خود را باید درج کند و این صورت برگ اموال را ضمیمه دادخواست اعسار خود کند . حال مهم ترین موضوع خود دادخواست است . در دادخواست باید در ستون خواهان و خوانده مشخصات و شغل و آدرس محل اقامت زوج و زوجه درج شود و در ستون خواسته عبارت تقاضای رسیدگی و صدور حکم بر اعسار از پرداخت محکوم به دادنامه شماره ...................... مورخ ................. صادره از ...................... درج شود . در ستون دلایل و منضمات باید دلایل و مدارک خود را مبنی بر اعسار ارائه دهد . مثلا فیش حقوقی خود که بیانگر میزان حقوق دریافتی است و همین طور پرینت حساب بانکی که گردش حساب مالی پایینی دارد و وجه زیادی در آن نیست و برگ صورت اموال و استشهادیه کتبی تظیم شده باید در ستون دلایل درج شود . در نهایت در قسمت شرح دادخواست توضیحات کامل و صریح و شفاف با ادبیات حقوقی و اجتماعی درست و با استناد به مواد قانونی مرتبط باید ذکر شود و خواسته واضح بیان شود و دادخواست امضا شود . بعد از ثبت دادخواست در دفاتر خدمات قضایی پرونده به همان شعبه صادر کننده اجراییه ( شعبه بدوی ) ارجاع داده می شود و آن شعبه با رعایت نوبت وقت رسیدگی را تعیین می کند و طرفین را برای رسیدگی در تاریخ مقرر دعوت می کند . بعد از تشکیل جلسه و بررسی محتویات پرونده و دلایل خواهان مبنی بر اعسار و دفاعیات خوانده دادگاه ختم جلسه رسیدگی را اعلام و ظرف 1 هفته حکم مربوطه را صادر می کند و با توجه به توان مالی شوهر و شغل وی و افراد تحت تکفل او یک پیش قسط تعیین می کند که پرداخت شود و بقیه مهریه نیز به صورت اقساطی پرداخت شود . نحوه و میزان پرداخت اقساط مهریه با توجه به شغل و درآمد شوهر توسط دادگاه تعیین می شود و نرخ و مبلغ ثابت و مشخصی ندارد .

با توجه به نکات فوق اهمیت و حساسیت این موضوع کاملا مشخص است بنا بر این توصیه می شود حتما قبل از هر اقدامی با یک وکیل تخصصی خانواده مشاوره داشته باشید . موسسه وکلای تلفنی با تجربه ای فراوان و سابقه ای درخشان در این عرصه و با در اختیار داشتن وکلای مجرب و تخصصی خانواده آماده خدمت رسانی به صورت شبانه روزی ( مشاوره تلفنی یا با هماهنگی مشاوره حضوری ) به تمام هم میهنان عزیز در سراسر کشور و جهان می باشد و همین طور آماده تنظیم و نگارش دادخواست های حقوقی شما می باشد . برای مشاوره حقوقی تلفنی با شماره 09212242670 تماس بگیرید.

دادخواست تعدیل اقساط مهریه

بعد از اینکه زوجه به صورت رسمی تقاضای وصول مهریه را نمود و حکم دادگاه در این مورد مبنی بر محکومیت زوج به پرداخت مهریه صادر شد و رای دادگاه قطعی شد – اگر شوهر توان مالی برای پرداخت یک جای مهریه را داشته باشد که خب در این جا مشکلی به وجود نخواهد آمد . ولی اگر شوهر تمکن مالی لازم را برای پرداخت یک جای مهریه نداشته باشد باید دادخواست اعسار از پرداخت مهریه را به دادگاه بدهد و دادگاه پس از بررسی و استعلام از مراجع مربوطه در صورتی که واقعا زوج مالی نداشته باشد حکم اعسار وی را صادر می کند و با توجه به توان مالی وی و شغل وی و افراد تحت تکفل یک پیش قسط برای پرداخت تعیین می کند و ما بقی را به صورت اقساطی معین می کند . حال اگر بعد از گذشت مدتی تغییری در وضعیت مالی شوهر ایجاد شود مثلا مالدار شود و حقوقش بیشتر شود یا منزل و خودرو بخرد یا اینکه بر عکس خیلی اوضاع مالی وی بد تر از قبل شود و یا اینکه تورم شدید ایجاد شود به نحوی که این مبلغ تعیین شده کفاف زندگی زن را ندهد – هر دو طرف می توانند با تقدیم یک دادخواست تقاضای تعدیل اقساط تعیین شده را بنمایند . طبق قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی هر یک از محکوم له ( زوجه ) یا محکوم علیه ( زوج ) می توانند با تقدیم دادخواست تعدیل اقساط را از دادگاه بخواهند . دادگاه با عنایت به نرخ تورم بر اساس اعلام مراجع رسمی قانونی کشور یا تغییر در وضعیت معیشت و درآمد محکوم علیه نسبت به تعدیل میزان اقساط اقدام می کند . پس نتیجه می گیریم که هم زن می تواند از دادگاه تقاضا کند که میزان مبلغ اقساط پرداختی را بیشتر کند به این دلیل که مثلا شوهر مالدار شده است یا تورم بیشتر شده است و هم شوهر می تواند از دادگاه درخواست کند که میزان مبلغ اقساط را کم کند به این دلیل که مثلا اوضاع مالی وی بدتر شده است یا مشکلات متعدد ایجاد شده است و یا تورم شدیدتر شده و توان پرداخت ندارد . اما این درخواست از جانب هر یک که باشد باید در قالب یک دادخواست تنظیم شود و ارائه شود . در ستون خواهان و خوانده باید مشخصات و آدرس طرفین درج شود و در ستون خواسته باید عبارت تقاضای تعدیل اقساط درج شود و در ستون دلایل و منضمات باید تمام دلایل و مدارکی که شخص ادعا دارد طبق آن ها باید اقساط بیشتر یا کمتر شود درج شود . در نهایت در قسمت شرح دادخواست باید خواسته خود را به صورت دقیق و خوانا و شفاف با ادبیات مناسب حقوقی و با استناد به مواد قانونی مرتبط با موضوع مطرح نماید و دادخواست را نیز امضا کند . بعد از ثبت دادخواست در دفاتر خدمات قضایی پرونده به شعبه دادگاه ارجاع داده می شود و آن شعبه با رعایت نوبت وقت رسیدگی تعیین و طرفین را برای حضور در جلسه دعوت می کند و پس از بررسی ها و استعلامات لازم حکم مقتضی صادر می کند . برای دریافت مشاوره حقوقی با موسسه وکلای تلفنی تماس بگیرید.

دادخواست ابطال معاملات صوری و به قصد فرار از دین

خیلی اوقات در اطراف خود دیده ایم زمانی که شخصی به دیگری بدهکار است و توان پرداخت بدهی را ندارد یا اینکه نمی خواهد این بدهی را پرداخت کند اقدام به انتقال صوری اموال خود نظیر خودرو و ملک به دیگران می کند  تا اینکه مبادا طلبکار این اموال را به دلیل بدهی توقیف کند . این موضوع در عصر حاضر بیشتر تسری یافته است به رابطه مالی بین زن و شوهر . طبق قانون زن از لحظه انعقاد عقد مالک مهریه می شود و می تواند هر تصرفی که می خواهد در آن بنماید . چه فردای روز عقد، مهریه را مطالبه کند یا چند ماه بعد یا چند سال بعد . زمانی که شوهر متوجه می شود که همسرش قصد اجرا گذاشتن مهریه را دارد برای اینکه اموالش به این دلیل توقیف نشود سریعا اقدام به انتقال اموال خود به دیگری می کند و زمانی که زن به اداره ثبت یا اجرای دادگاه برای استعلام اموال و توقیف آن ها مراجعه می کند می بیند که هیچ چیزی به نام شوهر وجود ندارد و این در حالی است که زن مطمئن است قبلا شوهرش اموالی داشته و به صورت صوری به دیگری منتقل کرده تا مهریه را ندهد . در این وضعیت زن باید چه اقدامی انجام دهد ؟ به کجا برود ؟ آیا معاملات شوهر و نقل و انتقال اموال باطل است ؟ تصمیم دادگاه در این مورد چه خواهد بود ؟ برای دریافت مشاوره حقوقی انلاین و رایگان در وبسایت وکلای تلفنی ثبت نام نمایید .

در این فرض باید دو حالت را بررسی کنیم .

 الف – معامله به قصد فرار از دین

 ب – معامله صوری

 طبق قانون مدنی هر گاه معلوم شود که معامله با قصد فرار از دین به طور صوری انجام شده آن معامله باطل است . طبق قانون برای اینکه یک انتقال یا یک عقد صحیح قلمداد شود باید قصد و اراده واقعی برای انتقال و انعقاد عقد وجود داشته باشد . با توجه به این توضیح معامله صوری ( معامله بدون قصد قرارداد ) چه به قصد فرار از دین باشد یا نباشد در هر صورت باطل است زیرا اراده جدی برای انعقاد عقد وجود نداشته است . حال ما باید چطور ثابت کنیم که معامله منعقده بین بدهکار ( شوهر ) و خریدار صوری بوده و به قصد فرار از دین بوده است . باید به یک سری نکات جزیی ولی مهم توجه کرد .

الف – فاصله زمانی بین انتقال مال و درخواست زن برای مهریه . مثلا شوهر خودروی خود را در تاریخ 10 بهمن 1400 به دیگری منتقل کرد و در تاریخ 15 بهمن زن مهریه را اجرا گذاشت یا اینکه اجراییه صادر شد و زوج محکوم به پرداخت مهریه گردید . این فاصله زمانی کوتاه بین این دو اقدام می تواند برای قاضی یک اماره یا به اصطلاح یک سر نخ باشد تا پی به این ببرد که معامله صوری بوده یا به قصد فرار از دین بوده است .

ب – به چه شخصی منتقل شده است ؟ باید دید که اگر شوهر مال خود را منتقل کرده به چه شخصی منتقل کرده است . ایا به والدین یا برادر یا خواهر یا سایر اقوام درجه یک خود منتقل کرده یا به دوست خود و سایرین ... . اگر به اقوام درجه یک منقل کرده باشد مجددا این موضوع می تواند یک اماره و سر نخ برای قاضی ایجاد کند که معامله صوری یا به قصد فرار از دین بوده است .

 ج – با چه عقدی و چه مبلغی منتقل کرده است ؟ این موضوع نیز بسیار مهم است زیرا می تواند یکی از دلایل پیدایش اماره و سر نخ برای قاضی مبنی بر صوری بودن معامله ایجاد کند . معمولا در این مواقع شخص بدهکار ( شوهر ) با عقد هبه مال خود را به نام دیگری منتقل می کند یا اگر هم با عقد بیع منتقل کند به مبلغ ناچیزی منتقل می کند .

 د – متصرف فعلی مال مورد نظر چه شخصی است ؟ در اکثر موارد می بینیم که شخص بدهکار ( شوهر ) با اینکه مال را به صورت سندی و حقوقی به دیگری منتقل کرده است اما کماکان متصرف مال خودش است و این موضوع می تواند یکی از دلایل مهم باشد تا قاضی را قانع کنیم معمامله صوری بوده است .

بعد از بررسی و پیگیری این نکات باید یک دادخواست مناسب و استاندارد تنظیم کنیم و خواسته خود را در آن وطرح کنیم . در ستون خواهان و خوانده نام و مشخصات خواهان و خوانده را در آن درج کنیم و در ستون خواسته عبارت تقاضای رسیدگی و صدور حکم مبنی بر بطلان معامله صوری را درج کنیم . در ستون دلایل و منضمات تمام دلایل خود را که بنا به وجود آن ها خود را محق در دعوا می دانیم باید مطرح کنیم . از قبیل استشهادیه یا استعلام از مراجع ثبتی و قانونی یا تحقیق محلی یا ... . و در نهایت در قسمت شرح دادخواست خواسته و تقاضای خود را به صورت شفاف و صریح با ادبیات حقوقی مناسب و مواد قانونی مرتبط توضیح داده و از دادگاه تقاضای رسیدگی می کنیم . بعد از ثبت دادخواست در دفاتر خدمات قضایی پرونده توسط معاون ارجاع به یکی از شعب دادگاه ارجاع خواهد شد و شعبه مربوطه با رعایت نوبت تعیین وقت نموده و طرفین را برای رسیدگی به جلسه دادرسی در تاریخ مقرر دعوت می کند . دادگاه پس از تشکیل جلسه با توجه به محتویات پرونده و دلایل خواهان و دفاعیات خوانده در صورتی که معامله صوری یا به قصد فرار از دین را احراز کند حکم به بطلان آن صادر خواهد کرد .

با توجه به نکات فوق به روشنی واضح است که این موضوع تا چه حد اهمیت دارد و از حساسیت برخوردار است . به همین دلیل توصیه می کنیم حتما قبل از هر اقدامی با یک وکیل متخصص در این حوزه مشورت نمایید . موسسه مردمی وکلای تلفنی با تجربه ای گرانبها و سابقه ای درخشان در این عرصه و با در اختیار داشتن وملای متخصص و مجرب در حوزه خانواده و ملکی و حقوقی آماده خدمت رسانی به تمام هم میهنان عزیز در سراسر جهان به صورت شبانه روزی و 24 ساعته حتی در ایام تعطیل می باشد . خدمات موسسه وکلای تلفنی اعم از مشاوره تلفنی 24 ساعته و تنظیم نگارشات حقوقی و کیفری و اداری و همینطور با هماهنگی قبلی مشاوره حضوری است .  برای انجام هماهنگی و مشاوره حقوقی با شماره تماس 02147625900 یا 09212242670 هماهنگ کرده و سریعا و در کمتر از 5 دقیقه وکیل متخصص مربوطه با شما تماس خواهد گرفت . همینطور رزرو مشاوره می تواند از طریق سایت موسسه وکلای تلفنی یا از طریق پیج اینستاگرام موسسه باشد .

دادخواست طلاق توافقی و نکات آن

طبق قانون مدنی احکام زوجیت و حق و تکلیف زوجین نسبت به یکدیگر دقیقا از لحظه انعقاد عقد نکاح برقرار می شود و زوجین مکلف به ادای وظایف زوجیت و حسن رفتار نسبت به یکدیگر می باشند . اما در این بین همیشه همه چیز رو به راه نیست و هستند زوجینی که با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می کنند و مشکلات زیادی دارند به خصوص در عصر جدید که خواسته ها افزایش یافته و بیکاری و تورم سنگین فشار زیادی را به طرفین وارد می کند . در این بین زوجین پس از کش  و قوس های فراوان متوجه می شوند که اصلا با هم توافق و تفاهم ندارند و به فکر طلاق و جدایی می افتند . طبق قانون طلاق به سه روش است:

 طلاق به درخواست زوج – که در این صورت شوهر هر وقت بخواهد می تواند با تقدیم دادخواست از دادگاه تقاضا کند تا گواهی عدم امکان سازش را صادر کند تا همسر خود را مطلقه سازد .

طلاق به درخواست زوجه – طبق قانون ایران مرد اصولا هر زمان که بخواهد می تواند همسرش را طلاق دهد اما زن چنین حقی ندارد یعنی اصولا نمی تواند هر موقع که خواست تقاضای طلاق کند بلکه باید دلایل خاص و ویژه ای وجود داشته باشد تا دادگاه با درخواست زن موافقت کند مثل غیبت طولانی شوهر یا درگیری های فیزیکی یا نفقه ندادن یا اعتیاد به الکل یا مواد مخدر یا هر سختی غیر قابل تحمل دیگر که اثبات این سختی ها بر دوش زن است . طی کردن دو روش مذکور طبیعتا دشواری های خاص خود را دارد به ویژه این که شاید طولانی و طاقت فرسا نیز باشد زیرا حصول نتیجه در این دو روش مستلزم زی کردن مراحل مختلف و متعدد و صرف زمان قابل توجهی است . اما روش سوم طلاق توافقی است . زوجین با یکدیگر توافق می کنند تا با گذشت از برخی حق و حقوق نسبت به جدایی قطعی اقدام کنند . در این روش معمولا زن با بخشش کل مهریه یا بخشی از مهریه و همین طور بخشش نفقه و اجرت المثل رضایت شوهر را برای طلاق جلب می کند . یا مثلا با دریافت حضانت و بخشش کلیه حقوق مالی خود رضایت به طلاق توافقی می دهد . شاید بتوان گفت که طلاق توافقی یکی از انواع طلاق خلع می باشد زیرا در طلاق خلع نیز زن به دلیل کراهتی که نسبت به شوهر دارد یک مالی به وی اعطا می کند یا می بخشد تا رضایت وی را برای طلاق جلب کند . در هر صورت زمانی که این توافق بین زوجین برقرار شد و قطعی شد در این مرحله شوهر با تقدیم یک دادخواست از دادگاه صالح تقاضا می کند تا گواهی عدم امکان سازش را به دلیل عدم تفاهم و به شکل طلاق توافقی صادر کند . در این صورت دیگر نیازی به طی کردن مراحل متعدد و مختلف نظیر مراجعه مکرر به داور یا مراکز مشاوره خانواده برای برقراری صلح و سازش نیست و چون طرفین در خصوص جدایی توافق نمودند معمولا در زمان بسیار کمتری این پروسه شده و به سرانجام می رسد . اما در دادخواست طلاق توافقی باید به یک سری نکات توجه نمود . در ستون خواهان و خوانده باید نام و مشخصات و آدرس محل اقامت زوج و زوجه درج شود و در ستون خواسته عبارت تقاضای صدور گواهی عدم امکان سازش ( طلاق توافقی ) درج شود و در ستون دلایل و منضمات رونوشت سند ازدواج و کارت ملی طرفین و توافق نامه ایشان در خصوص طلاق توافقی درج شود و در نهایت در قسمت شرح دادخواست باید خواسته به صورت دقیق و شفاف و کامل با ادبیات مناسب حقوقی و با استناد به مواد قانونی مذتبط با موضوع درج شود و در نهایت دادخواست امضا شود . بعد از رسیدگی و بررسی گواهی عدم امکان سازش از مرجع صالح صادر و طرفین 3 ماه فرصت دارند تا با مراجعه به دفتر ازدواج و طلاق نسبت به ثبت صیغه طلاق اقدام کنند و در صورتی که در این 3 ماه هیچ اقدامی نکنند گواهی صادر از درجه اعتبار ساقط و باطل خواهد شد و اگر مجددا متقاضی صدور این گواهی هستند باید از ابتدا این تقاضا را مطرح نمایند .برای دریافت مشاوره حقوقی تلفنی شبانه روزی با شماره 09212242670 تماس بگیرید.